responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی    الجزء : 1  صفحة : 435

روپوش كهنه خود را به سوى او افكند و فرمود: دختركم! اين را به سرت بپيچ. سپس فاطمه اذن دخول داد و من با پيامبر 6 وارد شديم. پيامبر 6 فرمود: دختر عزيزم! چگونه صبح كردى؟ عرض كرد: يا رسول اللَّه! قدرى كسالت دارم و افزون بر آن، ناراحتى ناشى از گرسنگى است و طعامى براى خوردن نمى‌يابم و اين گرسنگى مرا بى‌تاب كرده است. پيامبر 6 گريست و من هم با او گريستم. پيامبر 6 فرمود: اى فاطمه! مژده‌ات باد و چشمت روشن و غمت مباد، سوگند به خدايى كه به حق مرا به پيامبرى برانگيخت سه روز است كه خوراكى نچشيده‌ام در حالى كه من نزد خدا گرامى‌تر از توام و اگر بخواهم مى‌توانم از خدا تقاضا كنم مرا خوراك و نوشيدنى رساند ولى من آخرت را بر دنيا برگزيدم. دختركم! بيتابى مكن، سوگند به خدايى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت تو سرور زنان جهانيانى. فاطمه، دست خويش بر سر نهاد و گفت: اى كاش فاطمه مى‌مرد، پس كجاست آسيه زن فرعون و مريم دختر عمران؟ پيامبر 6 فرمود:

آسيه، سرور زنان روزگار خود بود و مريم نيز چنين و خديجه نيز سرور زنان دوران خود و تو سرور زنان جهان خودت هستى. شما چهار زن در خانه‌هايى فراهم شده از مرواريد و زبرجد سكونت خواهيد داشت كه هيچ آزار و اذيّتى به شما نرسد. فاطمه عرض كرد:

يا رسول اللَّه! خانه‌هاى از مرواريد و زبرجد كدام است؟ فرمود: مرواريدى درون تهى از جنس زبرجد كه آزار و اذيّتى بدان نفوذ نكند. راوى مى‌گويد: پيامبر با دست خود به شانه فاطمه زد و فرمود: دختر عزيزم! سوگند به خدايى كه مرا به حق برانگيخت، تو را به ازدواج مردى درآوردم كه در دنيا و آخرت، سرور و سالار است.

مبحث سى و سوم: على در شب معراج:

ابو عمر زاهد به نقل از پيامبر مى‌گويد كه فرمود: در شب معراج به جماعتى گذر كردم كه فكّشان درهم ريخته بود. به جبرئيل گفتم: اينان كيانند؟ گفت: اينان كسانى هستند كه غيبت مردم مى‌كردند. پيامبر 6 مى‌گويد: به جماعتى گذر كرديم كه غوغا و جنجال مى‌كردند. به جبرئيل گفتم: اينان عدّه چه كسانى هستند؟ گفت: اين عدّه كافرانند.

پيامبر 6 مى‌گويد: از همان راه بازگشتيم و چون به آسمان چهارم رسيديم على را ديدم كه نماز مى‌گزارد. به جبرئيل گفتم: اى جبرئيل! اين على است كه بر ما پيشى گرفته است؟

جبرئيل گفت: نه اين على نيست. گفتم: پس كيست؟ جبرئيل پاسخ داد: فرشتگان مقرّب و

اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی    الجزء : 1  صفحة : 435
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست