اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 206
پيامبر به مدينه هجرت كرد و چون درگذشت پيامبر كارهاى او را
عهدهدار شد و با پيراهن خود تكفينش كرد و چون گودى قبر به لحد رسيد پيامبر 6 با
دست خود آن را كند و خاك آن را با دستش خارج كرد و در گورش بخفت. سپس فرمود: خداست
كه زنده مىكند و مىميراند در حالى كه خود او زندهاى است نامى را. خدايا مادرم
فاطمه دختر اسد را بيامرز و حجّتش را بدو تلقين كن و گور و جايگاه واردشدنش را بر
او فراخ گردان به حق پيامبرت محمّد و پيامبران پيش از من كه تو رحمكنندهترين
رحمكنندگان هستى.
پيامبر او را تلقين داد
و از حضرتش شنيده مىشد كه مىفرمود: پسرت پسرت، نه جعفر و نه عقيل. به حضرت 6
گفته شد: يا رسول اللَّه! ديديم با مادر على آن كردى كه با هيچ كس جز او چنين
نكرده بودى. او را با پيراهن خود تكفين كردى و سرش را در گور نهادى و به او گفتى:
پسرت پسرت، نه جعفر و نه عقيل. دليل آن چه بود؟
حضرت 6 فرمود: روزى به
او ياد آور شدم كه در رستاخيز همه مردم، عريان و پابرهنه برانگيخته شوند. او گفت:
«واى چه زشت خواهد بود آن گاه». گفتم: تو را با پيراهن خود كفن مىكنم تا در آن
روز تو را بپوشاند. چنين كردم و در گورش نهادم تا از فشار قبر در امان باشد. دو
فرشته بر او فرود آمدند و گفتند: خدايت كيست؟ گفت: اللَّه خداى من است. به او
گفتند: پيامبرت كيست؟ گفت: محمّد پيامبر من است. گفتند: امام تو كيست؟
او به لرزه افتاد. بدو
گفتم: پسرت پسرت، نه جعفر و نه عقيل. او نخستين هاشمى است كه از سوى پدر و مادر به
هاشم مىرسد.
پدرش ابو طالب، عبد مناف
بن عبد المطّلب- شيبة الحمد كه نسب او و نسب پيامبر 6 در او به يك ديگر مىرسد-
بن هاشم بن عبد مناف بن قصىّ بن كلاب بن مرة بن كعب بن لؤى بن غالب بن فهر بن مالك
بن نضر بن كنانة بن خزيمة بن مدركة بن الياس بن مضر بن نزار بن معدّ بن عدنان بن
مبدع بن منيع بن ادد بن كعب بن يشجب بن يعرب بن هميسع بن قيدار بن اسماعيل بن
ابراهيم خليل (ع) است.
او پسر عموى تنى پيامبر
اكرم 6 است و دو عمويش حمزه و عبّاس مىباشند و برادرانش جعفر و عقيل و دو پسرش
حسن و حسين و همسرش سرور بانوان جهان است. او واسطة العقد كمال است كه نزد خدا به
افضال و كمال مخصوص گرديده است.
مبحث دوم: در ازدواج
با فاطمه 3:
اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 206