اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 139
هنگامى كه آب در كوفه فزونى گرفت و مردم آن از غرق شدن
هراسيدند به امير المؤمنين (ع) پناه بردند. حضرت (ع) بر استر پيامبر 6 سوار شد و
مردم به همراه ايشان خارج شدند تا آن كه به ساحل فرات رسيدند و حضرت (ع) در آنجا
فرود آمد و وضويى شاداب بساخت و در حالى كه مردم او را مىديدند به تنهايى نماز بگزارد
و در پى آن دعاهايى به پيشگاه خدا كرد كه بيشتر آنها شنيدند. سپس به سوى فرات
پيش آمد و بر شاخهاى كه بر دست داشت تكيه داد و با آن به روى آب زد و گفت به اذن
[و مشيت] الهى كم شود. در پى اين دعا آب چنان فرو رفت كه ماهىهاى ته فرات پديدار
شدند.
بسيارى از اين ماهىها
به عنوان داشتن خلافت بر مؤمنان بر حضرتش درود فرستادند و گروههايى از ماهىها
سخنى نگفتند كه از آن جمله بودند: و مار ماهى و ماهى اسبيلى[1].
مردم شگفتزده شدند و از
حضرت پيرامون سخن گفتن برخى از ماهىها و سكوت برخى ديگر پرسش كردند. حضرت فرمود: خداوند
ماهىهايى را براى من به سخن گفتن درآورد كه پاك بودند و ماهىهاى حرام و نجس را
به سكوت واداشت و آنها را دور داشت[2][3].
[1] ماهى رودخانهاى از تيره سلوريهاى بىفلس كه
در رودها و درياچههاى مشرق زمين بسيار يافت مىشود- م.
« اين صحيح است كه خداوند تبارك و
تعالى او را دوست مىدارند و اين سخن براى ديگرى صحيح نيست به گونهاى كه پيروى از
او لازم گردد و كسى كه خبر طائر به او نسبت داده شود امامت بدو منحصر گردد».
شيخ مظفّر در دلائل الصّدق 2/ 541
مىگويد:
« استجابت دعا در چنين امور خارق
العادهاى صورت نمىپذيرد جز براى پيامبر و وصىّ پيامبر، زيرا كه معجزه در بر دارد
و نظير اين امر جز براى امير المؤمنين( ع) واقع نمىگردد، پس تنها او امام است.»
همين سخن را ابن شهر آشوب در مناقب 2/ 287 دارد.
نيز بنگريد به: كشف المراد/ 417.
اسم الکتاب : کشف الیقین ت آژیر المؤلف : علامه حلی الجزء : 1 صفحة : 139