اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 64
آنها گفتند: «سوگند به خدا ما خير تو را مىخواهيم و سعى و
كوشش مىكنيم كه با نظر صائب به يارى تو بپردازيم، بگو تا بشنويم.» يزيد بن مسعود
گفت: «معاويه از دنيا رفته است و سوگند به خدا مردهاى است بىارزش، و هلاكت و
نابوديش افسوس ندار، با مرگ او درهاى ظلم و گناه شكسته شد، و ستونهاى ستم متزلزل
گرديد، او براى خود از مردم بيعت گرفت، و گمان كرد كه آن را استوار نمود، ولى هرگز
او به مقصود نرسيد، او براى وصول به اهداف شوم خود كوشش كرد، ولى سوگند به خدا به
نتيجه نرسيد، و از مشورتش جز رسوايى، چيزى به دست نياورد، اكنون پسرش يزيد شرابخور
و سردسته مفاسد و زشتيها برخاسته و ادّعاى خلافت بر مسلمانان مىكند، و بدون رضايت
مردم مىخواهد خود را رهبر آنها سازد، با اينكه بردباريش اندك و دانشش كم است و به
اندازه جاى پايش حق را نمىشناسد، من سوگند نيك به خدا ياد مىكنم كه جهاد و جنگ
با او در راه پيشرفت دين، از جهاد و جنگ با مشركان برترى دارد.
و اين حسين 7
پسر على 7 و پسر دختر رسول خدا 6، داراى
شرافت ريشهدار و رأى نيك و استوار و فضيلت غير قابل توصيف، و علم بىپايان است كه
قطعا شايستهتر و سزاوارتر به امر خلافت و مقام رهبرى است، زيرا او با توجّه به
سابقه و سن و سال و قرابتش به رسول خدا 6 از همه برتر
است، نسبت به زيردستان مهربان، نسبت به بزرگان متين و نيك روش، و نسبت به ملّت،
نگهبان و رهبرى بزرگوار است، خداوند به وسيله او حجّت را بر مردم تمام كرده، و
آداب و موعظه را به طور كامل به مردم رسانده است. بنا بر اين
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 64