اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 198
ليت اشياخى ببدر شهدوا
جزع الخزرج من وقع الاسل
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثمّ قالوا يا يزيد لا تشل
قد قتلنا القرم من ساداتهم
و عدلناه ببدر فاعتدل
لعبت هاشم بالملك فلا
خبر جاء و لا وحى نزل
لست من خندف ان لم انتقم
من بنى احمد ما كان فعل
«اى كاش پيران و بزرگان
قبيله من كه در جنگ بدر كشته شدند، در اينجا حاضر بودند و زارى كردن قبيله خزرج را
بر اثر زدن نيزه (در جنگ احد) مىديدند. آنگاه از شادى، فرياد هلهله سر مىدادند
سپس مىگفتند: اى يزيد دستت شل مباد.
ما بزرگان آنها را كشتيم
و اين به تلافى كشتههايى است كه در جنگ بدر داديم، تا سر به سر گرديد.
قبيله هاشم حكومت را
بازيچه نيل به مقاصد خود قرار دادند، و گر نه نه خبرى از آسمان آمد و نه وحى نازل
شد.
من اگر از آل احمد
انتقام نگيرم، از دودمان خندف[1] نخواهم
بود.» در اين هنگام زينب 3 برخاست [و بر مجلسيان، اشراف يافت و با خطبه
غرّاى خود، به دفاع مقتدرانه پرداخت] و چنين فرمود:
متن خطبه حضرت زينب
3
الْحَمْدُ لِلَّهِ
رَبِّ الْعالَمِينَ، و صلّى اللَّه على محمّد و آله. صدق اللَّه كذلك يقول: «ثُمَّ كانَ
عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا
[1]. خندف جدّه پدرى يزيد بود كه بين يزيد و او
سيزده واسطه( جدّ در جدّ) وجود داشت و در زمان خود بزرگى، مشهور بود.( مترجم).
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 198