responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 166

جراحت‌هاى شمشيرها و نيزه‌هاى دشمن را تحمّل كرد، او در حالى كه غرق در جراحات و زخمهاى بسيار بود، در عين حال از ميدان جنگ خارج شد و در بين اسيران بود.

مصنّف كتاب المصابيح مى‌نويسد: حسن مثنّى فرزند امام حسن مجتبى 7 هفده نفر از دشمنان را به خاك هلاكت افكند، و در اين درگيرى، هيجده زخم بر بدنش اصابت كرد، به زمين افتاد، دائيش به نام اسماء بن خارجه او را به كوفه آورد و در آنجا مداوا نمود، تا اينكه سلامتى خود را بازيافت، آنگاه او را به مدينه روانه ساخت.[1] از جمله افرادى كه همراه اسيران بودند، دو پسر امام حسن 7 به نام زيد و عمرو بودند.

خطبه پرشور حضرت زينب 3 در كوفه‌

وقتى كه نگاه اهل كوفه به اسيران مظلوم افتاد ناله و گريه كردند، امام سجّاد 7 به آنها رو كرد و فرمود:

أتنوحون و تبكون من اجلنا؟ فمن الّذى قتلنا؟،

آيا شما به حال ما نوحه مى‌كنيد و مى‌گرييد، پس چه كسى ما را كشت؟

بشير بن حزيم اسدى‌[2] مى‌گويد: در آن روز زينب 3 دختر امام‌


[1]. حسن مثنّى( ع) رادمرد ارجمند و عالم ربّانى بود، و در عصر خود سرپرستى اوقاف و صدقات امير مؤمنان على( ع) را بر عهده گرفت، او با دختر عمويش فاطمه بنت الحسين( ع) ازدواج كرد، او در روز عاشورا با دشمنان جنگيد و سخت مجروح شد، سرانجام با مداوا شفا يافت، هرگز ادّعاى امامت نكرد، و در سال 90 هجرى قمرى در مدينه از دنيا رفت، پسرش حسن مثلّث، ادّعاى امامت كرد.( تسمية من قتل مع الحسين( ع)، ص 157)( مترجم).

[2]. شبير بن خزيم، و خذيم بن شريك نيز گفته شده كه از اصحاب امام سجّاد( ع) بود( احتجاج طبرسى، ج 1، ص 29) و در بعضى از متون، مانند بحار، جلد 45 ص 108 تعبير به بشير بن حزيم اسدى شده است.( مترجم).

اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 166
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست