اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 157
فرياد اى محمّد 6! دخترانت را اسير
كردهاند، فرزندانت كشته شدهاند و باد صبا بر بدنشان مىوزد، اين حسين تو است كه
سرش را از پشت گردنش جدا نمودهاند، عمامه و لباسش را به يغما بردهاند.
پدرم به فداى آن كسى كه
روز دوشنبه خيمههايش غارت شد، پدرم به فداى آن كسى كه طنابهاى خيمهاش بريده شد،
پدرم به فداى كسى كه نه به سفرى رفت كه اميد بازگشت در آن باشد و نه آن گونه
مجروحى است كه درمان گردد، پدرم و جانم قربان او باد.
بابى المهموم حتّى قضى،
بابى العطشان حتّى مضى، بابى من يقطر شيبته بالدّماء، بابى من جدّه رسول اللَّه
اله السّماء بابى من هو سبط نبىّ الهدى، بابى محمّد المصطفى، بابى خديجة الكبرى،
بابى علىّ المرتضى، بابى فاطمة الزهراء سيّدة النّساء بابى من ردّت له الشّمس حتّى
صلّى، پدر و مادرم به فداى آن شخصى كه با غمهاى بسيار جان سپرد، پدرم به فداى آن لب
تشنهات كه با لب عطشان به شهادت رسيد، پدرم به فداى آن كسى كه قطرات خون از محاسن
شريفش مىريزد، پدرم به فداى آن كسى كه جدّش رسول خداى آسمان است، پدرم به فداى آن
كسى كه نبيره پيامبر هدايت است، پدرم به فداى كسى كه ستوده برگزيده است، پدرم به
فداى فرزند خديجه كبرى 3 و على مرتضى 7 و فاطمه زهرا 3، سرور زنان بهشت است، پدرم به فداى فرزند آن كسى كه خورشيد براى او بازگشت
تا نمازش را بخواند.
«فابكت و اللَّه كلّ
عدوّ و صديق، سوگند به خدا همه حاضران از دشمن و دوست (با ديدن حال زينب 3) گريستند.»
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 157