responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 142

با شنيدن صداى مظلومانه امام حسين 7، ناله و شيون بانوان حرم بلند شد، امام حسين 7 به در خيمه آمد، به زينب 3 فرمود:

ناولينى ولدى الصّغير حتّى اودّعه‌

، كودكم را به من بده تا با او خداحافظى كنم.

امام حسين 7 كودك را [كه عبد اللّه يا على اصغر نام داشت‌] گرفت، همين كه خواست او را ببوسد، در همين هنگام، حرملة بن كاهل اسدى او را هدف تير قرار داد، آن تير بر حلقومش نشست، و سر آن كودك را از بدن جدا نمود.

امام حسين 7 به زينب 3 فرمود: اين كودك را بگير، سپس هر دو كف دستش را به زير گلوى كودك گرفت، كف دستهايش پر از خون شد، آن را به سوى آسمان افكند و فرمود:

«هوّن علىّ ما نزل بى انّه بعين اللَّه‌

، آنچه اندوه مصيبت را برايم آسان كند، اين است كه خداوند مى‌بيند.» امام باقر 7 فرمود: «از اين خون، قطره‌اى به روى زمين نريخت.» در روايت ديگر مطلبى ديگر آمده كه به عقل نزديكتر است، زيرا آن وقت، وقت وداع با كودك نبود، چه آنكه امام 7 به كار جنگ اشتغال داشت، بلكه خواهرش حضرت زينب 3 از خيمه بيرون آمد و به برادر گفت: «برادرم! اين پسر تو است كه سه روز از عمرش گذشته كه هنوز آبى نچشيده است، براى اين نوزاد اندكى آب تحصيل كن.» امام حسين 7 آن نوزاد را به دست گرفت، و به دشمنان خطاب نموده و فرمود:

يا قوم قد قتلتم شيعتى و اهل بيتى، و قد بقى هذا الطّفل يتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء

، اى مردم! شما شيعيان من‌

اسم الکتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف المؤلف : سید بن طاووس    الجزء : 1  صفحة : 142
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست