شد مهر و وفا و صدق از عالم گم
كوشند به كين و مكر و حيله مردم
دارند وفا و مهربانى به زبان
ليكن دل اين خلق پر است از كژدم
دوست حقيقي كمياب است 192- علم من سرشار و اخلاقم پاك است و آن كس كه پاك بماند با پاكى مورد ستم قرار مىگيرد.
193- اگر يكهزار دشمن بخواهم مىيابم و اگر يك دوست صميمى بخواهم به آن دست نمىيابم.
هرچند كه خلق نيك دارى اي دل
هرگز بمراد خود نگشتى واصل
يك خصم اگر طلب كنى صد يابى
يك يار به صد سال نگردد حاصل
گفتگو با خدا 194- بار خدايا گام و قلب مرا استوار گردان، اى خداى بزرگوار تو براى تكيهگاهم كافى هستى.
يا ربّ قدم و قلب مرا ثابت دار
كز بهر هدايت نكنم عزم كبار
يك قطره زلال خود بىغايت تو
كافى است براى مثل من چند هزار
مناجات با خدا 195- خستهدل از درد گناهان است با جسمى لاغر گريه را با صداى بلند سرداده است.
196- بيدارى شب جسمش را آزرده تا جائى كه بصورت چوب خشكى درآمده است.