186- او بر نادانى مىافزايد و من بر حوصله. روش «عود»[1] را پيش مىگيرم كه هرچه در آتش بيشتر بسوزد، عطرش زيادتر مىگردد.
از حلم چه باشد دل من آسوده
هرگز نشود به كين آلوده
چون عود كه هرچند بسوزى آن را
خوشبوتر از آن شود كه اول بوده
امر به چشمپوشى از بدرفتارى 187- عيبهاى برادر دينى خود را بپوشان و انحراف او را علنى مگردان.
188- در برابر ظلم نادان (تا آنجا كه ممكن است) صبر كن و كارهاى بزرگ او را به روزگار واگذار نما.
189- از روى بزرگوارى پاسخ را ناديده بگير و (انتقام) از ستمگر را به حسابگرش (خدا) واگذار كن.
اى دوست مكن عيب كسان را اظهار
و ز جرم گناه خلق بگذر زنهار
بر جور و جفاى ظالمان صابر باش
وين طائفه را به دست جبار سپار
شكايت از دوستان منافق 190- همانند روزى كه گذشت، وفاى دوستان رفته است و مردم يا حيله مىزنند يا خدعه.
191- دوستى و يكرنگى را بصورت ظاهر اعلام مىدارند، اما قلبهاى آنان از عقرب كينه انباشته است.
[1]- عود چوبهاى مخصوصى است كه از هند مىآورند و آن را روشن مىكنند، دودش بوى خوب مىدهد.