نهى از گدائى كردن و آبرو ريختن 1244- كسى كه آبروى خود
را با درخواست مىريزد اگرچه با خواهش كردن به آرزوى خود برسد، باز عوض آبروئى را
كه ريخته بدست نياورده است.
1245- هرگاه درخواست را
با بخشش در ترازو بگذارى كفهى درخواست پائين مىماند و عطا هرچه بوده بالا قرار
مىگيرد.
1246- هرگاه ناگزير شدى
آبروى خود را براى درخواست بريزى، آبرو را پيش بزرگوار و با شخصيت بريز و از او
خواهش كن.
1247- زيرا شخص بزرگوار
وقتى به تو وعده داد، آن را به آسانى و بدون زحمت به تو عنايت مىكند.
اى دل غم و غصه گرچه جمع است بسى
چون ديده مريز آبرو پيش كسى
گاهى كه تو را ضرورتى پيش آيد
از أهل كرم بجوى فريادرسى
تلخترين كارها 1248- چند قرن
مردم را آزمايش كردم، بدتر از كسى كه بمال فخر بفروشد موضوعى نديدم.[1]
1249-
حوادث بزرگ را بررسى كردم، هولناك و سختتر از دشمنى شخصيتها باهم نيافتم.
1250- تلخى تمام چيزها
را چشيدم، تلختر از طعم درخواست، نچشيدم.
[1]- قرن در فارسى به يكصد سال گفته مىشود ولى
در عربى درعين اينكه به همين معنى مىآيد به معناى مطلق زمان، ملت و طائفه هم
مىآيد و منظور امام( ع) معناهاى آخر است، شرح حال ملتها را كه در زمانهاى گذشته
زيستهاند و يا خود ديده است بررسى نموده.