نكوهش از غفلت و آرزوى دراز 1122- اى كسى كه غرق دنيا شدهاى، آرزوى طولانى تو را مغرور ساخته است.
1123- ناگهان مرگ فرا مىرسد. قبر بايگانى عمل است.
1124- در خواب غفلت تا آنجا بسر بردهاى كه مرگ به تو نزديك گرديده.
اى آنكه به جان مقيد سيم و زرى
تا كى به ستم حرام پوشى و خورى
انديشهى آن بكن كه روزى در گور
اعمال تو يكبهيك كند جلوهگرى
دنيا خواب و خيال است 1125- دنيا يا اينكه مانند سايهاى است كه تمام مىشود، يا مانند مهمانى است كه شب مىخوابد و كوچ مىنمايد.
1126- يا مانند خوابى است كه آدم خواب آن را مىبيند، يا مانند برقى است كه در افق آرزو مىدرخشد.
دنيا كه ندارد ز حقيقت مايه
درعين عدم جلوه كند چون سايه
گاهى چه سراب مىنمايد به زمين
گاهى چه فلك چه برق دارد پايه
دنيا نابود مىشود 1127- فرض كن كه دنيا مجانى بدست تو برسد، مگر مسيرش نابودى نيست
1128- به هرچه اميد داشته باشى، باقى نمىماند، خيلى زود شبها دنيا را