1021- كسى كه راه انحراف را پيش گرفت، سپس به گناه ادامه داد
و در لجنزار معصيت غرق گرديد، بعد بفكر افتاد سپس دست از گناه كشيد و به اشتباه
خود اعتراف كرد،
1022- چنين فردى را بقول
خدا كه در آيات قرآن فرموده مژده بده كه «اگر دست از گناه بشويد، خدا گناهان
گذشتهاش را (كه مربوط به خداست، نه مال و حق مردم) مىآمرزد.»[1]
هرچند كه جرم بىنهايت دارم
وز جانب نفس خود شكايت دارم
گاهى كه كشد سخن به آمرزش حق
در باب اميد صد حكايت دارم
به ديگران إحسان كنيد
و از لغزش مردم چشم بپوشيد 1023- اگر مىخواهى بمقام شخصيتها برسى، بايد
به مردم نيكى كنى و انصاف داشته باشى.
1024-
و آنگاه كه فردى به تو فشار آورد او را ناديده بگير كه روزگار براى انتقام گرفتن
از وى كافى خواهد بود.
اى برده فرو به مردمى ريشهى خويش
زنهار مكن غير كرم پيشه خويش
از صورت انتقام بايد شستن
در چشمهى مهر لوح انديشهى خويش
پرهيز از بخل و امر به
سخاوت 1025- آنگاه كه دنيا به تو روى آورد در بخشش بخل مكن، زيرا در چنين