ستايش از علم و تقبيح جهل 603- علم به خدا
جمعكننده اقسام شكر است و خدانشناسى گردآورنده حقناشناسى و كفر.
هر دل كه ز علم معرفت يافت كمال
غافل نشود ز شكر حقّ در همه حال
و ز جهل يكى كه ماند در قيد ضلال
پيوسته كند نغمهى حقّ را پامال
توضيح صفاى باطن على
7 604- آنگاه كه مشكلات براى من فرياد كشيدند، سختىهاى آن را
با دقت برطرف مىگردانم.
605-
اگر در فكرم مسئلهى مبهمى برق زد كه چشم من آن را نمىتواند بررسى كند و ببيند و
فكرم گنجايش آن را ندارد، (از ديگران كمك مىخواهم)
606- ضعف فكر من بخاطر
اين است كه بمسائل پنهانى كه مربوط به دستگاه خداست مربوط مىشود، در اين صورت،
فكر صحيح را بر روى مشكلات مىگذارم (از خدا و دانايان كمك مىخواهم تا مشكل حل
گردد.)
چون شد دل من پاك معارف پيشه
هرگز نكنم ز غير حقّ انديشه
تا ببر بيان شدم به ميدان سخن
در بحر محيط عقل دارم بيشه
607-
فكرى قاطع دارم كه همانند شمشير چابك لباسهاى حوادث را با آن مىشكافم.
608-
صدائى همچون صداى شتر مستى كه سازگار باشد و زبانى همچون