دشمن كه ز جهل مىكشد تيغ خلاف
با أهل صفا چرا زند هردم لاف
او ساكن دوزخ است و ما أهل بهشت
پس لاف برابرى بود عين گزاف
داستان جنگ احد 551- اللّه زنده و ازلى است. نيرومند است و تجزيهناپذير و كسى در قدرت خدا سهمى ندارد.
552- خداست كه جايگاه كافران را به آنان نشان مىدهد و به مؤمنين وعدههائى كه داده است انجام مىنمايد.
553- اگر قدرتى باشد براى ما اندرز است. آيا اميد نيست كه در اشتباه دولت راه صحيح يافت شود.
554- خدا كسى كه او را دوست دارد پيروز مىگرداند، زيرا پيروزى در دست خداست و به كفّار كيفر مىدهد و شكست، زيرا دشمن خدا هستند.
غمگين مشو اي دوست اگر چرخ بلند
آماده كند بهر تو أسباب گزند
هرچند به تاب و پيچ باشى از پند
آن پند بود به لوح دل صورت بند
555- بىپدرشدهها اگر از افتخارات خود سخن مىگوئيد و از آنان كه در خاك گور قرار گرفتهاند حرف مىزنيد (گوش فرا دهيد.)
556- طلحه را كه روى زمين افتاده بود ناديده گرفتيم و شمشيرهاى پهن آتش را ميان ما افروخته بود.
557- عثمان پسر طلحه را از سرنيزهها سيراب كرديم. در نتيجه وقتى خبر به همسرش رسيد گريبان خود را پارهپاره كرد.
558- عثمان در ميان 9 تن ديگر بميدان آمده بود، وقتى فرار كردند نتوانستند