وى گفت: ما أقول في شخص اجتمعت له ثلثة مع ثلثة لا يجتمعن قطّ
لاحد من بني آدم: الجود مع الفقر، الشّجاعة مع الرّأى، العلم مع العمل:
درباره كسى كه سه چيز را
با سه چيزى جمع كرده كه هيچگاه براى هيچيك از فرزندان بني آدم جمع نمىشود چه
بگويم:
سخاوت با بىپولى، شجاعت
با فكر و علم با عمل.
سپس امام شافعى گفت:
انا عبد للفتى انزل فيه هل اتى
الى متى اكتمه، اكتمه الى متى؟
من غلام جوانمردى هستم
كه سوره «هل اتى» دربارهاش نازل گرديده است.
تا كى آن را كتمان كنم؟
تا چه زمانى اين امتياز را پنهان دارم؟!
صاحبنظران و ديوان
قرآن مجيد از طريق وحى و
جبرائيل در اختيار پيامبر إسلام 6 قرار مىگرفت و كاتبان وحى
هم آن را بتدريج جمعآورى كردند و پس از حوادثى كه بر جمعآورى آن گذشت بصورت فعلى
در اختيار همگان قرار گرفت.
پس از قرآن مجيد
كتابهائى كه درباره امامان : و يا سخنان آنان نوشته مىشود، همه از
فكر نويسنده تراوش كرده و هرنويسندهاى به سليقه خود آنها را جمعآورى و عرضه
مىدارد. بهمين جهت هرنويسندهاى خطّ و هدف خود را در سرگذشت و يا سخنان آنان
تعقيب كرده است.
نهج البلاغة سخنان امام
على 7، نهج الفصاحه سخنان پيامبر إسلام 6، صحيفه
سجاديه دعاهاى امام زين العابدين 7 بهمين صورت بوجود آمده است و
هرنويسندهاى كه درباره اين سه كتاب و يا شرححال چهارده معصوم :
مطلبى نوشته روش خاصى را تعقيب كرده و گاهى در دو قطب مخالف گام برداشتهاند:
يكى در مطالب امام 7 به قصد ترويج عرفان، تصوف و فلسفه (تخدير افكار) حركت كرده و ديگرى مطالب
احساسى و حماسى را پىگيرى نموده و سومى مسائل