اسم الکتاب : جلوههای اعجاز معصومین المؤلف : راوندی، قطب الدین الجزء : 1 صفحة : 392
نزد رسول خدا- 6- رفتيم و پيامبر- 6- متوجه على- 7- شد و چيزى به او گفت كه من نفهميدم.
گفتم: شگفتا! از دستاسى كه بدون گرداننده مىگردد.
آنگاه پيامبر فرمود: خدا
قلب دخترم فاطمه و اعضا و جوارحش را پر از ايمان و يقين كرده و چون خدا ضعف او را
دانست، پس در روزگار به او كمك كرد و كفايتش نمود. مگر نمىدانى كه خداوند
فرشتگانى را قرار داده تا خاندان محمّد را يارى دهند؟![1].
پاداش احسان على (ع)
(1) 7- روزى على- 7- از فاطمه- سلام اللَّه عليها- غذايى خواست و فرمود:
آيا چيزى دارى كه به من
بخورانى؟ حضرت فاطمه- سلام اللَّه عليها- فرمود: نه، على- 7- بيرون رفت
و دينارى را قرض كرد تا با آن چيزى براى خوردن بخرد كه ناگاه «مقداد» را ديد كه در
جستجوى غذاست و خانوادهاش گرسنهاند. حضرت دينار را به او داد و خود وارد مسجد شد
و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا- 6- خواند.
بعد از نماز، پيامبر دست
على- 7- را گرفت و بر فاطمه- سلام اللَّه عليها- وارد شدند. حضرت فاطمه
در مصلّى، نماز مىخواند و پشت سرش، ظرفى در حال جوشيدن بود. فاطمه- سلام اللَّه
عليها- وقتى صداى رسول خدا را شنيد، بيرون آمد و بر پدرش سلام نمود و عزيزترين كس
نزد پدرش بود. و پيامبر جواب سلامش را داد و دستش را به سر او كشيد و فرمود: شام
ما را بده، خداوند به تو ببخشد و او هم بخشيده است. فاطمه- سلام اللَّه عليها- ديگ
را برداشت و نزد رسول خدا- 6- نهاد.
حضرت فرمود: اين غذا را
از كجا آوردهاى كه نه خوشرنگتر از آن را ديدهام و