اسم الکتاب : تسلیة العباد در ترجمه مُسکن الفؤاد المؤلف : شهید ثانی الجزء : 1 صفحة : 152
مصيبة ما اعظمها مع أنّ رسول الله 6 قال من
اصيب منكم بمصيبة فليذكر مصابى فإنه لن يصاب بمصيبة اعظم منها
.»[1]: «اى قوم! چه مصيبتى بزرگ است با
اينكه پيغمبر خداى- 6- فرمود: آنكه را از شما مصيبتى رسد، بايد
به ياد آورد مصيبت مرا. به درستى كه كسى به مصيبتى بزرگتر از مصيبت من نرسيده
است.» و روايت كرده است اسحاق بن عمار از حضرت صادق- 7- كه فرمود:
«يا اسحاق لا تعدن
مصيبة اعطيت عليه الصبر و استوجبت من الله عز و جل الثواب، انما المصيبة التى يحرم
صاحبها أجرها و ثوابها، اذا لم يصبر عند نزولها.»
[2]: «اى اسحاق مصيبت مشمار
آن را كه صبر بر آن داده شده باشى و ثواب و پاداش نيكت ذخيره شده باشد. بلكه مصيبت
آن است كه صاحبش از اجر و ثواب آن محروم شده باشد، هنگامى كه صبر نكند در نزد
نزولش.» و از ابى ميسره است كه گفته است در خدمت حضرت ابى عبد الله- 7-
بوديم، مردى خدمت آن حضرت آمد و شكايت كرد از مصيبتى كه به او رسيده بود، فرمود:
«اما انك ان تصبر
تؤجر، و إلّا تصبر يمضى عليك قدر الله عز و جل الذى قدر عليك و انت مذموم.»
[3]: «آگاه باش كه اگر صبر
بر نزول مصيبت كنى، اجر مىبرى، و اگر صبر نكنى، بر تو جارى مىشود قدرى كه خداى
تعالى بر تو رانده است و تو مذموم و ناپسند خواهى بود.» و از جابر- رضى الله عنه-
است كه گفت: پيغمبر خداى- 6- فرمود:
«قال لى جبرئيل 7 يا محمد، عش ما شئت فانك ميت، و احب من شئت فانك مفارقه، و اعمل ما شئت فانك
ملاقيه.»
[4]: «جبرئيل- 7-
مرا گفت: اى محمد! زندگانى كن آنچه خواهى و آخر الامر مرده خواهى بود، و دوست دار
هر كه را خواهى و عاقبت از او جدا خواهى ماند، و هر عمل كه خواهى بكن و پاداش
ملاقات تو به آن است.» و روايت شده است كه در بنى اسرائيل، دانشمند و عابدى بود
داراى علم و سداد، و صاحب رأى و اجتهاد و او را زنى بود كه بينهايت به او مهر
ورزيدى و جهان را جز بر