چرا مسلمانان به عايشه كمك كردند، ولى به دختر پيامبر كمك نكردند؟!

دردآور اين كه فاطمه 3 با آن شأن و جلالت و مقام بلندش بلافاصله بعد از وفات پيامبر از طرف ابو بكر و عمر مورد ظلم و ستم واقع شد و پيش اصحاب و ياران پيامبر اظهار تظلم كرد و از آنها استمداد نمود و با دلائل محكم حقانيت خود را به اثبات رساند با اين كه آنها همه حقانيت او را تصديق مى‌كردند و به مظلوميت او اشگ مى‌ريختند ولى عجيب است كه در آن مجلس عمومى كسى به يارى فاطمه برنخاست و كسى از او حمايت نكرد.

راستى چرا مهاجر و انصار كه دو بازوى پرتوان پيامبر به شمار مى‌رفتند، به دختر پيامبرشان كمك نكردند؟ كجا بودند زنان مهاجر و انصار كه اطراف فاطمه را نگرفتند؟! و چرا در آن شرايط دختر پيامبر را تنها گذاشتند؟! چند روز مجلس ابو بكر با مجلس پيامبر 6 فاصله داشت؟! چرا به اين زودى همه چيز را فراموش كردند؟! بر فرض اگر شك داشتند در آنچه واقع شده بود، چرا به شهادت شاهدان وى گوش فرا ندادند؟! ولى عايشه دختر ابو بكر همين كه بر ضد امير المؤمنين على 7 قيام كرد و براى كشتن بنى هاشم و ريختن خون عده زيادى از مسلمانان از مكه به سوى بصره حركت نمود، گروه زيادى از مسلمانان به يارى او شتافتند و او را بر ظلم و عدوان يارى نمودند و در حمايت او كشته‌ها دادند و سرگذشت تأسفبار او در تاريخ معروف است با اين كه مى‌دانستند كه عايشه حجاب خدا و رسول خدا را به موجب آيه شريفه: وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ‌ ...[1] پاره كرد و در خانه خود قرار نگرفت، مانند دوره جاهليت پيشين به آرايش و خود آرائى پرداخت و هر عاقلى و اهل هر ملتى مى‌داند كه در جهاد و اقامه خلافت اقتدا بر زنان جايز نيست.

با وجود روايات آنها در كتاب «الجمع بين الصحيحين» در مسند «ابى بكر» كه‌

[1] سوره احزاب، آيه 33.