اسم الکتاب : الطرائف ت داود إلهامی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 234
پدرت
فداى تو باد چه باعث گريه تو شده است؟ عرض كرد: حسن و حسين بيرون رفته و تاكنون
برنگشتهاند و نمىدانم شب را كجا به روز آوردند؟ پيامبر به او فرمود:
دخترم آن خدائى كه آنها را آفريده به آنها
از من و تو مهربانتر است. سپس پيامبر 6 دست و سر خود
را بلند كرد و عرض كرد: بار خدايا آنان اگر راه صحرا در پيش گرفتهاند و يا راه
دريا، آنان را در پناه خود سالم نگهدار.
همين موقع جبرئيل نازل شد، عرض كرد: اى محمد
دلتنگ و اندوهگين مباش، آنان در دنيا و آخرت صاحب فضيلتند و پدرشان هم بهتر از
آنهاست آنها الان در محوطه بنى النجار خوابيدهاند و خداوند به خصوص فرشتهاى براى
محافظت آنها مأمور كرده است.
پيامبر 6 برخاست
و به همراه اصحابش راهى محوطه بنى النجار شدند، آنگاه ديدند حسن و حسين دست به گردن
هم انداخته به خواب رفتهاند و آن فرشته هم يك بال خود را زير آنها فرش كرده و بال
ديگرش را بالاى سر آنها سايبان نموده است پيامبر همين كه اين صحنه را ديد
بىاختيار خود را به زمين انداخت و آنها را آن قدر بوسيد و نوازش كرد كه از خواب
بيدار شدند و آنگاه حسن را بر شانه راست و حسين را بر شانه چپ نشاند و در حالى كه
جبرئيل نيز آنها را همراهى مىكرد، از محوطه بنى النجار بيرون آمدند پيامبر فرمود:
«و اللَّه لاشرفتكما كما اشرفكما اللَّه
تعالى».
به خدا سوگند شما را شريف و بزرگ گردانم،
همچنان كه خداوند شما را شريف و بزرگ كرده است.
ابو بكر جلو آمد و عرض كرد: اى رسول خدا يكى
از اين دو بچه را به من بده تا من او را بردارم.
پيامبر فرمود: شتر آنها شتر خوبى است و آن
دو نيز سواران خوبى هستند و پدرشان هم از آن دو بهتر است تا اين كه به مسجد آمدند
و به بلال دستور داد صدا كند و مردم را در مسجد جمع نمايد پيامبر 6 در حالى كه حسنين روى دوش او
اسم الکتاب : الطرائف ت داود إلهامی المؤلف : سید بن طاووس الجزء : 1 صفحة : 234