باز احمد بن حنبل در مسند خود از طرق مختلف
از جمله انس بن مالك روايت كرده است كه پيامبر اكرم 6
سوره برائت را به وسيله ابو بكر فرستاد اما هنگامى كه به «ذى الحليفه» (نام ديگر
مسجد شجره است كه در يك فرسخى مدينه قرار دارد) رسيد فرمود:
«لا يبلّغها الّا انا او رجل من اهل بيتى
فبعث بها عليّا»
(اين سوره را جز خودم يا كسى كه از خاندان
من است، نبايد ابلاغ كند، سپس آن را توسط على 7 فرستاد.
احمد بن حنبل در مسند خود از «سماك» او از
«حبيش» روايت كرده است كه گفت: چون ده آيه از سوره برائت بر پيامبر نازل شد،
پيامبر اكرم ابو بكر را خواست و سوره برائت را به وسيله ابو بكر به سوى اهل مكه
فرستاد، تا به مردم مكه بخواند سپس پيامبر على 7 را به دنبال وى
فرستاد و گفت هر كجا رسيدى نامه را از او بگير و خود به سوى مكه برو و آن را بر مردم
مكه قرائت كن.
على 7 در «جحفه» به ابو بكر
رسيد و نامه را از او گرفت ابو بكر محزون برگشت و به پيامبر عرض كرد: «يا رسول
اللَّه نزل فيّ شيء» اى پيامبر خدا آيا در باره من آيه اى نازل شده.
و نيز احمد بن حنبل در كتاب «مسند» به سند
ديگر از على 7 نقل مىكند كه پيامبر 6
هنگامى كه سوره برائت را با او فرستاد، على 7 عرض كرد: اى پيامبر خدا
من خطيب و سخنور نيستم، پيامبر فرمود چارهاى جز اين
[1] كنز العمال، ج 3، ص 155-
چاپ حيدرآباد، دكن سال 1312- اين روايت را ما به اصل كتاب اضافه كرديم.