responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 468

و او خود نيز از اينگونه كردار ندامت و استغفار نموده گفت‌

: حقّ منزّه از تن و من با تنم‌

چون چنين گويم ببايد كشتنم‌

تا آنكه مجدّداً تبدّل حالات ثانويّه از برايش دست داده، ثانياً گفت‌

: مَست گشت او باز از آن سَغْراق زفت‌

آن وصيّتهاش از خاطر برفت‌

عشق آمد عقل او آواره شد

صبح آمد شمع او بيچاره شد

چون هماى بيخودى پرواز كرد

آن سخن را بايزيد آغاز كرد

عقل را سيل تحيّر در ربود

زان قوى‌تر گفت كَاوّل گفته بود

و ميگويند: چون صدور اينگونه كلمات از روى عقيده راسخه نيست و منشأ آن تبدّل حالاتى است كه از اختيار سالك خارج است، بدين واسطه موجب قَدْح و طَعن نمى‌شود. زيرا كه اينگونه واردات از عوارض حالاتى است كه از قيد اراده و حكم اختيار خارج است. بلى، در صورتيكه اين حالت استمرارى حاصل نمايد كه كاشف از عقيده راسخه باشد، موجب كفر و مستحقّ قتل خواهد بود. نَعوذُ بِاللَهِ مِنْ شُرورِ أنْفُسِنا وَ نَسْتَجيرُ إلَيْهِ.

بالجمله، اگرچه در ميان كلمات محيى الدّين اينگونه شَطَحيّات موجود نيست، ولى كلمات ديگرى كه با ظواهر شريعت مخالف است بسيار است، و تمامى آن كلمات را هم شطحيّات گفته‌اند؛ چنانچه قاضى شمس الدّين ابن خَلَّكان در خاتمه ترجمه او گويد: وَ لَوْ لا شَطَحيّاتٌ فى كَلامِهِ لَكانَ كُلُّهُ إجْماعٌ. و تفصيل اين شطحيّات و شرح اين كلمات را قاضى تُسْتَر بطور اختصار نقل نموده و هر يك از آنها را بر سبيل اجمال و مناسب مقام توجيه وجيهى كرده است. [1]

______________________________ [1] «شرح مناقب محيى الدّين» طبع سنگى، ص 48 تا ص 52

اسم الکتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) المؤلف : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    الجزء : 1  صفحة : 468
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست