اسم الکتاب : جمال آفتاب و آفتاب هر نظر؛ شرحى بر ديوان حافظ المؤلف : سعادت پرور، على الجزء : 0 صفحة : 6
مىشود كه ممكن نيست قلب كسى حتى به مكروهات
متمايل گرديده، و يا جز به حضرت حق، به چيز ديگر توجّه داشته باشد، و با اين حال
آيينه دل او بتواند انوار توحيدى را جذب و منعكس نمايد؛ كه:
[خدايا!] به راستى كه تو از آفريده هايت در حجاب نيستى، جز آن كه
كارهاى زشت (و يا: آرزوهاى) آنان، آن ها را از تو پوشيده مى دارد.
چگونه عقل مى تواند اين تناقض را بپذيرد كه كسى از يك سو با
آلودهترين افراد همنشين باشد، و در ميكده ها با ميگساران، شب و روز مست و مخمور
پاى خُم و شراب بنشيند و همه همّ و غمّ و نگاهش در چگونگى گردش جام مى و موى و
ابروى ساقى باشد، و لحظه اى از رندى و نظربازى با زلف يار و چين و شكن ابروى او
دست نشويد و همه را به كيش خود ببيند و با جرأت بگويد: