اسم الکتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 364
به آيين حق مىگروى؟ گفت: بلى، فيميون نماز
خواند و از خدا خواست تا دعايش را مستجاب كند؛ بادى بر درخت وزيد و درخت خشك شد.
در اين هنگام ارباب فيميون به حق ايمان آورد، اين مسئله در نجران منتشر شد و
بسيارى از مردم آيين مسيح را پذيرفتند. سپس آن مرد مطالب ديگرى درباره فيميون گفت
در حدى كه غضب و خشم ذونواس به جوش آمد و با لشكرى انبوه به سوى نجران حركت كرد،
شهر را محاصره كرد بزرگان و صاحبان رأى را جمع نمود و گفت: قبل از اين كه دست به
كشتار شما بزنم به شما مهلت مىدهم كه يا يهوديت را قبول كنيد و يا اعدام و شكنجه
در انتظار شماست.
مردمى كه حق را يافته بودند، مردمى كه لذت حقپرستى را چشيده بودند،
مردمى كه از معرفت الهى برخوردار شده بودند. مردمى كه مىدانستند در اين دنيا جز
وجود او چيزى اصالت ندارد، در پاسخ آن ستمگر گفتند: اين دين جديد با جان ما درهم
آميخته و به تار و پود وجود ما راه يافته است، ما از آن دست برنمىداريم چه به ما
مهلت دهى، چه ما را به كام مرگ دراندازى.
ما با خداى خود معامله كردهايم و هرگز او را به هيچ چيز ترجيح
نمىدهيم. دنيا محلى است زودگذر و سهم ما از آن بسيار اندك است و ما همه چيز خود
را كه خداست با اين سهم اندك عوض نمىكنيم.
ذونواس كه پافشارى مؤمنان را به اين دين ملاحظه كرد، دستور داد خندقى
حفر كنند و آتشى سهمگين برافروزند، از پيرمرد زمينگير وپيرهزن قد خميده، از جوان
رشيد و طفل شيرخوار از خرد و كلان، چشم نپوشيد و همه را در كام آتش افكند و آنان
نيز از حق دست برنداشته، كشته شدن را بر ننگ دنيا ترجيح دادند و جان
اسم الکتاب : عرفان اسلامى تفسير مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 364