اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 43
نشاندن پادشاهان صوفيان عارف را پيش روى
خويش تا چشمشان بديشان روشن شود
پادشاهان را چنين عادت بود
اين شنيده باشى ار يادت بود
دست چپشان پهلوانان ايستند
ز انكه دل پهلوى چپ باشد به بند
مشرف و اهل قلم بر دست راست
ز انكه علم خط و ثبت اين دست راست
صوفيان را پيش رو موضع دهند
كآينه جاناند و ز آيينه بهند
ب 3153- 3150 آوردن دل با پهلوانان از آن روست كه پهلوان شجاع است و
شجاعت را در تداول «دل» گويند.
مشرف: اين كلمه را مكرر بيهقى، نظامى، خاقانى، سعدى، ابن يمين، و
ديگران به كار بردهاند و معنى آن كسى است كه از سوى شاه يا امير گمارده شود و
ناظر بر كار و رفتار كسى بود و گمارنده خود را از آن آگاه سازد.
نيكلسون در تفسير اين بيتها چنين نويسد: «شاه روح است و پهلوانان
قواى نفسانى و مشرفان و اهل قلم، عقل، و صوفيان قلب ولى كامل.» اين توجيه خالى از
لطف نيست ولى براى دانستن معنى ظاهرى آن بايد توجه داشت «كه صوفيان در دستگاه
حكومتهاى آسياى صغير، رتبتى والا و مقامى ارجمند داشتهاند، چنان كه عالمان و فقها
نزد اميران و پادشاهان خراسان، و اين حرمت و منزلت صوفيان را در تضاعيف مناقب
العارفين افلاكى مىتوان ديد. آن چه مولانا در اين بيتها از مجلس پادشاهان نقل
مىكند ناظر است به رسم سرزمينى كه در آن به سر مىبرده است.»[1]