اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 239
پّر افروخته: روشن بال، و از پر عقل مقصود
است. كه عقل على (ع) به نور الهى روشن بود.
ساعد: بازو. و از شاه حضرت حق جلّ و علا را قصد دارد و از بازو و يد
قدرت او را.
عنقا: سيمرغ (مرغ افسانهاى معروف).
باز عنقا گير: بازى كه عنقا شكار كند. استعارت از آن كه به صورت خرد
است و در عمل بزرگ، در صورت انسانى همچون ديگر انسانها، اما در توانايى دست خدا و
بر هر كار توانا.
امّت وحدى: مأخوذ است از قرآن كريم
«إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ
الْمُشْرِكِينَ-» همانا ابراهيم امّتى فرمانبردار براى خدا بود، بر راه راست و از
مشركان نبود» (نحل، 120). و در معنى امّت سخنان گونهگون گفتهاند، ابن مسعود گفته
است: «معلم خير و پيشوا بود» (تبيان). راغب گويد: «در پرستش خدا يكى به جاى جماعت
بود» و در بيت مورد بحث هر دو تفسير را مىتوان در نظر گرفت.
دست دادن: غلبه و تسلّط بخشيدن:
تو
دادى مرا دست بر جاودان
سر
بخت پيرم تو كردى جوان
فردوسى «خراسان در سر اين سورى شده است بارى تا غزنين دستش مده»
(تاريخ بيهقى، ص 661).
ديگر بار هماورد على (ع) مىپرسد تو كه با نور خدايى روشنى، تو كه با
خدا آشنايى و جز به فرمان او كارى نمىكنى، تو كه خود بتنهايى برابر صد هزار تن
توانى ايستاد. چرا هماورد خود را نكشتى و دست او را باز گذاشتى تا به تو تواند
حمله برد اى كه بندگان شكار شاهباز دانش و قدرت تواند سّر اين كار چيست.
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 239