responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 219

خدو انداختن خصم در روى امير المؤمنين على (ع) و انداختن على شمشير را از دست‌

از على آموز اخلاص عمل‌

شير حق را دان مطهّر از دغل‌

در غزا بر پهلوانى دست يافت‌

زود شمشيرى بر آورد و شتافت‌

او خدو انداخت بر روى على‌

افتخار هر نبىّ و هر ولى‌

آن خدو زد بر رخى كه روى ماه‌

سجده آرد پيش او در سجده‌گاه‌

در زمان انداخت شمشير آن على‌

كرد او اندر غزااش كاهلى‌

گشت حيران آن مبارز زين عمل‌

وز نمودن عفو و رحمت بى‌محل‌

ب 3726- 3721 مرحوم فروزانفر در مآخذ قصص و تمثيلات مثنوى نوشته است اين روايت را به صورتى كه در مثنوى نقل شده تا كنون در هيچ مأخذ نيافته‌ام و ظاهراً حكايت مذكور با تصرفى كه از خصايص مولاناست مأخوذ است از گفته غزالى و روايتى كه در احياء علوم الدين بدين گونه آورده است. سپس به نقل روايت پرداخته و حاصل آن اينكه عمر مستى را ديد، خواست تا وى را بگيرد و تعزير كند. مست او را دشنام داد. عمر باز گشت. وى را گفتند اى امير مؤمنان چون تو را دشنام داد او را واگذاشتى. گفت چون مرا به خشم آورد، اگر او را تعزير مى‌كردم براى خشم خودم بود و دوست نداشتم مسلمانى را به خاطر حميت خود بزنم.

اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 219
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست