responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 205

كهكشان: كاهكشان، امّ السماء، مجرّه، انبوهى از ستارگان كه چون روشنى آنها پيوسته است آن را به خطى از كاه كه ريخته باشد همانند كرده‌اند.

با پايان: چنين است ضبط كلمه در بسيارى از نسخه‌ها، و در نسخه نيكلسون، و او آن را محدود معنى كرده است. ليكن نيم بيت در نسخه‌هاى ديگر بدين صورت است: «شد حواس و ناطقه تابان ما». در بعض نسخه‌ها «بابايان» ضبط است و اگر اين ضبط درست باشد مقصود «گذشتگان» است، آنان كه مرده‌اند. و در برخى نسخه‌هاى قديم «بى‌پايان» آمده و خطاى آن آشكار است.

لَدَيْنا مُحْضَرُونَ\*: نزد ما آماده و حاضرند (يس، 32 و 53).

در بيتهاى پيش از زيد سخن رفت و از دعوى او و آن كه به مقامى رسيده است كه بهشتيان و دوزخيان را در جايگاه آنان مى‌بينند. رسول 6 او را هشدار داد كه پروردگار خواهد اين سرّ در اين جهان پوشيده ماند و مردم در غيب به كار بندگى پردازند. زيد پس از تلقى اين درس برابر عظمت رسول 6 شرمگين شد و حالتى را كه از غلبه اوصاف بشرى بر او دست داده بود رها كرد، و از صحو به محو گراييد. زيد مظهر عقول ناقصه است كه با اندك آگاهى خود را در مرتبه كمال مى‌بينند. زيد همچون ستاره است و در تاريكى درخششى دارد. ليكن برابر نور خورشيد ناپديد مى‌گردد. زيد خود را محو تابش نور رسالت ديد و ناپديد گرديد.

همه عقلهاى ناقص چنينند و برابر عقل كامل محو شوند و نشانى از آنان نمى‌ماند، اما از ميان نمى‌روند چه آنان در علم حضرت حق تعالى حاضرند:

پس كسانى كز جهان بگذشته‌اند

«لا» نيند و در صفات آغشته‌اند

در صفات حق صفات جمله‌شان‌

همچو اختر پيش آن خور بى‌نشان‌

گر ز قرآن نقل خواهى اى حرَون‌

خوان جَميعٌ هُم لَدينا مُحْضَرون‌

مُحضَرون معدوم نبود نيك بين‌

تا بقاى روحها دانى يقين‌

445-/ 442/ 4

اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 205
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست