اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 144
چنان كه بعضى نوشتهاند، و يا ابو حفص حداد
چنان كه در داستان رسيدن وى به بغداد و ديدار مريدان جنيد با وى حكايت كند. (تذكرة
الأولياء، ج 1، ص 289). يا ابو عبيد اللَّه بابونى، چنان كه جامى در نفحات الأنس
(ص 320) نوشته است، يا ابو الوفاء كرد، چنان كه در امثال و حكم آمده است. سخن گفتن
به عربيت از غايت قوت نفس و علوّ مقام بوده است چنان كه عطار در باره بو حفص نوشته
است، و يا به خاطر سادگى دل، فريب ريشخند اطرافيان را خوردن و در زمستان به حوض آب
رفتن (چنان كه در باره بابا طاهر گفتهاند)، و يا ريسمان در پا كردن و پا را به
سقف آويزان نمودن (چنان كه در باره بابونى نوشتهاند) چنان مىنمايد كه بيشتر
پرداخته قصّاصان و پذيرفتن ساده دلان است.
حاصل اين بيتها نيز اين است كه اگر كسى خواهد به علمى رسد كه از جانب
هوست بايد به رياضت پردازد و درون خود را پاك كند تا علم حقيقى بر وى افاضه شود.
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 144