responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 115

خاصّه رنجور و ضعيف آواز شد

ليك بايد رفت آن جا نيست بُد

چون ببينم كآن لبش جنبان شود

من قياسى گيرم آن را هم ز خود

چون بگويم چونى اى محنت كشم‌

او بخواهد گفت نيكم يا خوشم‌

من بگويم شكر چه خوردى ابا

او بگويد شربتى يا ماشبا

من بگويم صُحّ نُوشَت كيست آن‌

از طبيبان پيش تو گويد فلان‌

من بگويم پس مبارك پاست او

چون كه او آمد شود كارت نكو

پاى او را آزمودستيم ما

هر كجا شد مى‌شود حاجت روا

اين جوابات قياسى راست كرد

پيش آن رنجور شد آن نيك مرد

ب 3369- 3360 افزون مايه: بسيار بهره‌مند از دانش يا مال.

بُدّ: چاره.

محنت كش: كنايت از رنجور، بيمار.

ابا: با، آش.

ماشبا: آش ماش.

صحّ: نيكلسون آن را به ضم صاد ضبط كرده است. صحّ به ضم اول و تشديد دوم خلاف سقم است به معنى تندرستى و بهى از بيمارى. و صحّ به فتح اول و تشديد دوم معنى صحيح است مى‌دهد.

در ميان صالحان يك اصلحى است‌

بر سر توقيعش از سلطان صحى است‌

2622/ 6

گفت چونى گفت مُردم گفت شكر

شد از اين رنجور پر آزار و نُكر

كين چه شكر است او عدوِّ ما بُدست‌

كر قياسى كرد و آن كژ آمده است‌

بعد از آن گفتش چه خوردى گفت زهر

گفت نوشت صحّه افزون گشت قهر

اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر    الجزء : 1  صفحة : 115
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست