اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 10
ايمن: بىبيم، نانگران.
خَلَق: كهنه و نيز به معنى خوار مىتوان گرفت.
خويشتن
را خلق مكن برِ خلق
بُرد
نو بهتر از كهن ديباست
(مسعود سعد سلمان، به نقل از امثال و حكم) سند:
معتمد، مورد اعتماد.
دام بر كردن: بر چيدن دام. و در اين جا مقصود به دام افكندن است.
بيشتر آدميان چون دنيا بر آنان لبخند زند مغرور مىگردند «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» (علق، 6 و 7) و آن را خير خود مىدانند، حالى كه آن فراوانى نعمت
استدراجى است و مقدمه براى به دام افتادن او.
«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ
حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ-» پس چون فراموش كردند آن را كه بدان پند داده شدند، گشوديم بر آنان
درهاى هر چيز را تا چون شاد شدند بدان چه به آنان داده شد. گرفتيم آنان را ناگهان
حالى كه سر افكنده بودند» (انعام، 44). يا خود را تندرست مىبينند و آن تندرستى و
نيرو آنان را به مستى و غرور مىكشاند و چنين مردم اگر آگاه باشند دانند كه فقر و
رنجورى براى آنان بهتر از توانگرى و تندرستى است كه:
«وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي
الْأَرْضِ ...» اگر فراخ گرداند خدا روزى را براى بندگانش هر آينه سركشى
مىكنند در زمين ...» (شورى، 27).
اسم الکتاب : شرح مثنوى المؤلف : شهيدى، سید جعفر الجزء : 1 صفحة : 10