اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 48
مىگردد، در نتيجه فلك خارج المركز «فلك داخل» بواسطه دو متمّم از فلك
اوّل جدا مىشود، و از خصوصيّات دو متمّم اينستكه ثخن و ضخامت آنها از رقّت و
باريكى بتدريج و كمكم رو بازدياد گذاشته تا بنهايت و غايت مىرسد و مقدار اين
غايت بقدر دو برابر فاصله بين دو مركز اين دو فلك مىباشد، و كره آفتاب در ضخامت
فلك خارج مركز ثابت و مركوز بوده و بين دو قطب فلك خارج دو نقطهاى كه منتصف بين
اين دو قطب است قرار و در دو نقطه ياد شده با دو سطح محدّب و مقعّر فلك خارج مركز
مماسّ مىباشد.
شرح
قوله: مركزه
مركز العالم: ضمير در «مركزه» به فلك شمس راجع است.
قوله: ممثّل
بفلك البروج فى المنطقة و القطبين: مقصود از كلمه «ممثّل» اينستكه منطقه اين فلك
در سطح منطقة البروج است.
قوله: و فى
ثخنه آخر مثله: كلمه «ثخن» بكسر ثاء و فتح خاء بمعناى ضخامت بوده و ضمير مجرورى به
فلك عود كرده و كلمه «آخر» صفت است براى موصوف مقدّر يعنى «فلك آخر» و ضمير در
«مثله» بفلك شمس راجع است و مقصود از مماثلت فلك دوّم با اوّل در اينجهت است كه
همچون آن داراى دو سطح متوازى مىباشد.
قوله: خارج
المركز: يعنى فلك دوّم را فلك خارج مركز گفته زيرا مركزش از مركز عالم كه مركز
همان فلك اوّل است خارج مىباشد.
قوله: يماسّ
محدّبه محدّب الاوّل: ضمير در «محدّبه» به فلك خارج مركز راجع بوده و مراد از
«اوّل» فلك اوّل يعنى فلك ممثّل مىباشد.
قوله: على نقطة
الاوج: كلمه «اوج» معرب «اوگ» بوده و اينكلمه لغت هندى و بمعناى بلندى و علوّ است
و چون اين نقطه تماسّ مرتفعترين اجزاء ايندو فلك است ازاينرو از آن باين نام ياد
شده.
قوله: و
مقعّره، مقعّرة على نقطة الحضيض: ضمير در مقعّره به فلك خارج مركز راجع است و كلمه
«حضيض» بمعناى پست و پائين است و چون نقطه مذكور
اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 48