اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 36
معدّل قرار گيرد، قطعا دو قطب معدّل رامس نموده و تمام مدارات معدّل
النّهار را بنحوى تنصيف مىكند كه از تقاطع آن با مدارات، زواياى قائمه تشكيل
مىشود و در چنين وقتى مقدار شب و روز تقريبا با هم مساوى است مگر در موارد نادرى
و در چنين وقتى دور فلك را دور دولابى خوانند.
و امّا اگر دو
قطب آن يعنى دايره افق بر دو قطب معدّل النّهار منطبق گردد يقينا افق بر معدّل
النّهار واقع شده و با آن متّحد مىشود و سال موضعى كه افقش چنين باشد عبارتست از
يك روز و يك شب و بدور فلك در اين وقت دور آسيايى گويند.
و اگر دو قطب
آن از دايره معدّل بطرف شمال يا سمت جنوب مايل باشند صرفا خصوص دايره معدّل را
تنصيف نموده و بهمان مقدار ميلى كه از دايره معدّل النّهار دارند يكى از قطبين
مرتفع و ديگرى منحط مىباشد و به دور فلك در چنين موقعيّتى دور حمايلى گويند.
شرح
قوله: ان وقع
قطباها فى المعدّل: ضمير در «قطباها» به دايره افق راجع است و وقوع دو قطب افق بر
روى دايره معدّل زمانى است كه دايره افق عالم را به دو نيمه مرئى و غير مرئى تقسيم
كرده و از دو قطب معدّل و دو نقطه مغرب و مشرق و همچنين از دو نقطه طالع و غارب
بگذرد.
قوله: و نصفت
كلّ مداراته الخ: ضمير مستتر در «نصفت» به دائره افق راجع بوده و ضمير مجرور در
«مداراته» به معدّل عائد است و مقصود از مدارات معدّل دوائر صغيرهاى است كه
بموازات معدّل رسم شده و همان مدارات يومى مىباشند، شكل (16).
قوله: فيتساوى
اللّيل و النّهار تقريبا: وجه تقييد به «تقريبا» براى اينستكه دايره افق بطور
تحقيق از دو نقطه اعتدال و دو نقطه طالع و غارب نمىگذرد بلكه اندكى از آن بالاتر
يا پائينتر است، اگر بالاتر باشد، طول روز اندكى از شب كوتاهتر است و در صورتيكه
پائينتر باشد بهمان مقدار طول شب از طول روز كوتاهتر مىگردد.
بنابراين اگر
بطور ندرت اتّفاق افتاد كه افق از دو نقطه اعتدال و طالع و غارب گذر نمود مسلّما
چنين موضعى شب و روزش بطور حقيقى با هم مساوى مىشوند.
اسم الکتاب : تحفة الأحباب (شرح فارسی بر تشريح الافلاك شیخ بهائی) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 36