اسم الکتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 104
شرح
مثلا در مثال
گذشته از كسور: 2/ 1 و 3/ 1 و 4/ 1 و 5/ 1.
اعداد «2 و 3 و
4 و 5» را اسقاط مىكنيم زيرا اوّلى در «6» و دوّمى در «9» و سوّمى در «8» و چهارمى
در «10» متداخل هستند لذا پنج كسر باقى ماند.
بعد ديديم عدد
«6» از كسر 6/ 1 با «8» از كسر 8/ 1 در نصف متوافق هستند پس «6» را به «3» مبدّل
نموديم و چون «3» در «9» متداخل بود ساقطش كرديم.
آنگاه ديديم
«8» با «10» در نصف توافق دارند پس نصف «10» را در «8» ضرب كرديم حاصل «40» شد.
پس كسور تسعه
باعداد «40، 7، 9» تبديل شدند و چون بين آنها تباين بود درهم ضرب كرديم حاصل
«2520» شد.
قوله: فاستبدل
بها نصفها: ضمائر مؤنّث به ستّه راجعند.
قوله: و هو
داخل فى التّسعة: ضمير «هو» به نصف ستّه يعنى ثلاثه راجع است.
قوله: فاسقطه:
ضمير مفعولى به نصف يعنى ثلاثه عود مىكند.
متن: لطيفة.
يحصل مخرج
الكسور التّسعة من ضرب ايّام الشّهر في عدّة الشّهور و الحاصل في ايّام الاسبوع.
و من ضرب مخارج
الكسور الّتي فيها حرف العين بعضها في بعض.
ترجمه:
لطيفه رياضى
مخرج مشترك
كسور نهگانه را مىتوان از ضرب ايّام ماه يعنى عدد «30» در تعداد ماهها كه «12»
باشد و ضرب حاصل ضرب آنها يعنى «360» در ايّام هفته كه «7» است بدست آورد چه آنكه
از ضرب «7» در «360» عدد «2520» بدست مىآيد.
شرح مخرج مشترك
كسور تسعه را كه عدد «2520» باشد مىتوان از دو طريق
اسم الکتاب : اللباب (شرح فارسی بر خلاصه الحساب شيخ بهائى) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 104