اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 141
معروض كه موجود در خارجاند واجب باشند؛
وگرنه واجب تعدّد پيدا مىكند، و هر يك از آن دو كه ممكن باشد عدمش جايز است، و
جايز بودن عدم ماهيت و عدم وجود،- هر يك- مخالف وجوب است، چون وجوب جز به اين دو
تحقق و ثبوت نمىيابد.
278/ 3 اگر گويى: هر يك از اين دو واجباند ولى به معناى ديگرى، پس
ماهيت به ذات خود- يعنى به نفس خود- واجب است و وجود هم به ذات خود واجب است، و آن
ماهيت است- به واسطه اقتضايش مر وجود را-.
279/ 3 گويم: اين اجتهاد در صدق واجب به ذات خود است- بر هر يك از آن
دو به هر يك از دو اعتبار- و صادق به هر يك از دو اعتبار اگر واجب مطلوب باشد؛ در
اين صورت (واجب) تعدّد يافته، و اگر مطلوب، واجب به يكى از دو اعتبار باشد، بنابر
اين به اعتبار ديگر ممكن است و زوال و نابودى در ذات وى جايز؛ و محالى كه گفته شد
دربارهاش جايز است.
برهان سوّم
280/ 3 ما شكى نداريم كه صورتها آثار معانىاند و حقايق در آنها اثر
گذارندهاند- اگر چه به اعتبار نسبتهاى اسمائى كه به حسب آنها تعيّن يافتهاند
باشد- دليل بر اين استدلال پزشكان به واسطه اعراض بر صحت و درستى (كه جوهر است)
بوده و استدلال دارو شناسى به واسطه رنگها و مزهها و غير اينها بر طبايع دواها و
مزهها، و استدلال علماى فراست و قيافهشناسى به واسطه مشاهده ظاهر پى برخوها و
مزاج و اصل و نژاد بردن است، و تجربه و وجدان قوىترين دليل است بر اين كه حركت
ظاهرى را انگيزهاى باطنى است، خواه شعور و آگاهى به برانگيزنده باشد يا نباشد. و
چون ثابت شد كه حقيقت اثر گذارنده در صورتها است؛ پس آثار عمومى مستند به حقايقى
فراگيراند (كه بر آنها احاطه دارند) و اگر حقيقت اثر گذارنده را در تمامى موجودات
جويا باشيم؛ مشخص خواهد شد كه حقيقتى فراگير آنها را فرا گرفته است، و اين جز
حقيقت وجود مطلق نمىباشد- و همين مطلوب است-.
اسم الکتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) المؤلف : خواجوي، محمد الجزء : 1 صفحة : 141