اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 72
منكشف مىشود كه نور عبارت است از وجود، و
در دار هستى بجز او نورى و ظهورى نيست، و هر چه نور و ظهور است به او باز مىگردد
(چنانكه در حديث وارد است): «اى خدايى كه نور را نورانى كردهاى.
اى خدايى كه تاريكىها و نور را قرار دادهاى.» (و در قرآن كريم
است:) «اللّه نور آسمانها و زمين است.» و نورانيت انوار عرفى و نورانيت علوم با
همه مراتبش همه از آن نور گرفته شده و گر نه ماهيت آنها همه ظلمت است، تاريكىهايى
كه به روى هم انباشته شده و كدورتهايى كه در هم فرو رفته. پس نورانيت عالم ملك و
ملكوت، و ظهور پردگيان قدس و جبروت، همه به واسطه نور اوست و اوست نور مطلق و ظهور
صرف، بدون آنكه با كمترين ظلمت و كدورتى آميخته باشد، و ديگر مراتب انوار همگى از
نور اوست. و در دعاى كميل است:
«بار الها، تو را مىخوانم به نور و جهت آن چنان نورى كه همه چيز
براى آن روشن شده است.» و در كافى از قمى، و او از حسين بن عبد اللّه صغير، و او
از محمد بن إبراهيم جعفرى، و او از احمد بن على بن محمد بن عبد اللّه بن عمر بن
على بن أبي طالب، و او از امام صادق 7 نقل مىكند كه فرمود: «همانا
خداى تعالى بود هنگامى كه بودى نبود، پس بود و مكان را آفريد، و نورها را آفريد، و
نور الانوار را كه همه انوار از آن نورانى شد آفريد، و از نور خودش كه انوار از آن
نورانى است در آن جارى كرد، و آن همان نورى است كه از آن محمد و على را آفريد، پس
آن دو بزرگوار همواره دو نورهاى نخستين بودند چون پيش از آن دو چيزى پا به عرصه
وجود نگذاشته بود، پس آن دو نور پاك و پاكيزه در صلبهاى پاك در جريان بود تا آنكه
در پاكترين صلبهاى پاك كه عبارت از عبد اللّه و ابى طالب بود از هم جدا شدند.»
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 72