[ 5] «بار الها من از تو سؤال مىكنم به نورانىترين نورت، و همه نور
تو نورانى است. بار الها من از تو سؤال مىكنم به همه نورت.»
در عدم انحصار نور به انوار محسوسه
بدان كه از جليلترين چيزهايى كه از عالم ملكوت بر كسى كه با قدم
معرفت، سالك إلى اللّه است وارد مىشود، و از عظيمترين فيضى كه از حضرت جبروت بر
كسى كه از قريه «نفس و طبيعت» كه ساكنانش ستمكارند مهاجرت نمايد افاضه مىشود، و
از نفيسترين خلعتهايى كه پس از خلع نعل ناسوت از ناحيه وادى مقدس و بقعه مباركه
بر او پوشانده مىشود، و از شيرينترين چيزهايى كه از شجره مباركه كه در جنت
الفردوس است پس از قلع نمودن شجره ملعونه از عالم طبيعت، به ذائقه او مىرسد آن
است كه سينهاش از براى فرا گرفتن ارواح معانى و بطون آن، و سرّ حقايق و مكنون آن،
فراخ
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 69