اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 45
مقامى، و اين همان مقام هيمان است كه بنا به
بعضى از احتمالات در آيه شريفه: «ن، وَ الْقَلَمِ وَ ما
يَسْطُرُونَ» به آن اشاره شده است [1].
دعاى سالك تابع مشاهدات اوست
پس چون سالك به حضرت الهى رسيد و با چشم بصيرت (و ديده باطن) حضرت
واحديت را مشاهده كرد و پروردگار متعالش با تجليات اسمايى و صفاتى از براى او تجلى
كرد و متوجه گرديد كه پارهاى از اسماء محيط است و پارهاى از آنها محاط، و بعضى
از آنها فاضل است و بعضى افضل، آنگاه است كه با زبانى مناسب با نشأهاش از
پروردگار خود سؤال مىكند و با دعايى كه لايق آن حضرت است دعا مىكند به خوبترين
صفات و زيباترينش و شريفترين آيات و كاملترينش. پس اين دعا از لسان حالش به زبان
قالش و از باطنش به گفتارش سرايت مىكند و مىگويد: «اسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ
بَابْهاهُ» و همچنين در ديگر فقرات دعا.
و سؤال در حضرت «الهى» طورى است كه با سؤال در حضرت «غيب مقيّد» فرق
دارد، و آن هم با سؤال در «شهادت» فرق دارد و خواستهها نيز به مناسبت نشأهها با
همديگر تفاوت دارد، چنانكه در
______________________________
[1] فان «ن» اشارة إلى الملائكة المهيمنة الذين استغرقوا في ذاته
تعالى و يكون لهم بمشاهدة جماله و تجليات ذاته هيمان، و لهذا كانت صورته الكتبية
أقرب إلى الدائرة التامة و كان طرفاه متوجها إلى السماء و كانت كالمتحير حول
النقطة المركزية: «به اين توجيه كه: نون اشاره باشد به ملائكه مهيمنهاى كه در ذات
خداى تعالى مستغرقند و در اثر مشاهده جمال و تجليات ذات در حال هيمان و سرگشتگى
مىباشند، و از اين جهت صورت نوشتن «ن» به دائره تمام نزديكتر است و دو طرفش متوجه
به بالا كه رمز آسمان است مىباشد و مانند آن است كه گويى در اطراف نقطه مركزى
حيران و سرگردان است.» (متن عربى از مؤلف رضوان اللّه عليه)
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 45