اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 189
گفتم: خويشتن را مىديد و از خود مىشنويد؟
فرمود: به ديدن خود و شنيدن از خود نيازى نداشت، زيرا نه از خود چيزى سؤال مىكرد
و نه از خود چيزى مطالبه مىنمود، او خودش بود و خودش او بود، قدرتش نفوذ داشت و
نيازى نداشت كه به خاطر خويش نامى براى خود بگذارد، و ليكن به خاطر غير خودش (و به
خاطر ديگران) نامهايى از براى خود اختيار كرد تا آنان او را به آن نامها بخوانند،
زيرا اگر به نامش خوانده نمىشد شناخته نمىشد. پس نخستين اسمى كه براى خود اختيار
كرد (العلى العظيم) بود، زيرا او برترين همه اشياء بود، پس معناى او اللّه بود و
نامش العلى العظيم. آن نخستين نام او بود، زيرا كه بر همه چيز علوّ و برترى يافت.»
از اين روايت شريفه ظاهر مىشود كه «على» از اسماء ذاتيه است كه خداوند پيش از
آفرينش خلق براى خود اختيار كرده است. و به اعتبار ديگر از اسماء صفت است، چنانكه
از آخر روايت ظاهر مىشود كه مىفرمايد: «بر همه چيز برترى يافت.» عارف كامل محدث
كاشانى (قدّس اللّه نفسه) در شرح اين حديث شريف مىگويد: «علو حقيقى از آن خداى
سبحان است همچنان كه علو اضافى نيز از آن اوست. و اولى از خواص خداى سبحان است كه
غير او را در آن شركت نيست. و از اين جهت فرمود: العلى العظيم را براى خود اختيار
كرد.» من مىگويم: هيچ موجودى غير خدا در حقيقت علو با خدا اصلا شركت ندارد، زيرا
موجودات از نظر جهات نفسى كه اصلا علوى ندارند، و از نظر جهات حقى، علوشان فانى در
علو اوست و حكم و حيثيتى از براى آنان نيست بلكه همگى مستهلك در ذات او هستند.
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 189