اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 163
حد و تعينى كه اشياء دارند و نقصى كه همواره
به همراه حد و تعين است او هيچ يك از اشياء نيست. و در فرمايش مولى الموحدين و
سلطان العارفين و امير المؤمنين 7 نيكو تأمل كن كه فرمود: «در اشياء
داخل است نه به طور آميختگى، و از آنها خارج است نه به گونه كنارهگيرى.» و فرمود:
«جدايى كه ميان خدا و اشياء هست جدايى از جهت صفت است نه آن جدايى كه به طور
كنارهگيرى باشد.» اگر به آنچه گفتيم احاطه يافته باشى مشروط به اينكه با عزمى
لطيف و ذوقى سالم با لسان استعداد كه از لسان ظاهر بليغتر و منطقش از منطق ظاهر
فصيحتر و قولش و كلامش عزيزتر است، با چنين زبان و منطق دل و ذكر باطن و دعاى قلب
از حضرت علمى خواستار شوى كه از درياهاى علوم قطرهاى به تو افاضه كند و از تجليات
علمى اندكى بر دل تو تجلى نمايد تا به اجازه او شناختى حاصل كنى به يارى و توفيقش
براى تو منكشف شود كه اشياء چگونه از حيث ذات منتسب به اويند بدون هيچ حيثيتى و
حيثيتى، و چگونه اشياء در نزد او منكشفاند به واسطه آنكه حضرتش بذاته ذات مقدس
خود را تعقل نمايد. و حقيقتى براى تو روشن شود كه فرمودهاند: «علم حق تعالى به
اشياء عبارت است از كشف تفصيلى در عين علم بسيط اجمالى.» و حقيقت آنچه امام صادق
7 در حديث كافى فرموده است روشن شود كه مىفرمايد: «خداى تعالى
پروردگار ما، تا بود علم ذات او بود در حالى كه معلومى نبود، و شنوايى ذات او بود
در حالى كه مسموعى نبود، و بينايى ذات او بود در حالى كه مبصرى نبود، و قدرت ذات
او بود در حالى كه مقدورى وجود نداشت. و چون اشياء را پديد آورد و معلوم وجود
يافت، علم
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 163