اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 143
است كه چيزى از كثافتهاى طبيعت و نجاستهاى
ظلمانيت و ناپاكيهاى امكانيت آن را آلوده نمىسازد، و او نور آسمانها و زمين است،
و مقام الهيت را دارد «اوست كه اله در آسمان و اله در زمين است.» و اوست هيولاى
اول، و با آسمان، آسمان است و با زمين، زمين، و اوست مقام قيوميت مطلق بر اشياء «و
هيچ جنبدهاى نيست مگر اينكه او زمامش را به دست دارد»، و اوست نفس رحمانى كه خدا
مىفرمايد: «ما از روح خود در او دميديم»، و اوست فيض منبسط و وجود مطلق و مقام
قاب قوسين و مقام تدلّى و افق اعلى و تجلى سارى و نور مرشوش (چكيده شده) و رقّ
منشور [1] و كلام مذكور و كتاب مسطور و كلمه «كن وجودى» و وجه اللّه باقى كه خدا
مىفرمايد: «همه چيز فانى است و وجه پروردگارت كه جلالمند است و با اكرام، باقى
مىماند.» و ديگر از القاب و اشارات كه «عبارتهاى ما گوناگون است ولى زيبايى تو
يكى است.» و چه نيكو گفته شده: «جامهاى كه تار و پودش از بيست و نه حرف بافته شده
باشد از اوصاف بلند او كوتاه است.»
جامهاى
كش تار و پود از بيست و نه حرف آيد آخر
كى
رسد بر قامت بالا بلند سرو نازش
نورى تابناك مراتب سير اولياء نسبت به درك حقيقت وجود
بدان (كه خدايت به راه راست هدايت فرمايد و تو را از افراد
______________________________
[1] رق: كاغذ و پوست نازك كه بر آن نويسند. منشور: پراكنده.
اسم الکتاب : ترجمه شرح دعاى سحر المؤلف : فهري، سيد احمد الجزء : 1 صفحة : 143