اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد الجزء : 1 صفحة : 523
جوانى شد و اين[1]
جوان اندر [حال[2]] نزع بود
پيغامبر گفت صلّى اللّه عليه و سلّم[3]
خويشتن را چون مىيابى گفت اميد ميدارم بخداى و مىترسم از گناهان خويش پيغامبر
صلّى اللّه عليه و سلّم[4] گفت اميد
و ترس اندرينوقت، جمع نيايد اندر دل مؤمنى[5]
الّا خداوند[6] تعالى
آنچه اميد ميدارد بدهد [ش[7]] و از
آنچه مىترسد [ويرا[8]] ايمن
گرداند[9].
[استاد امام رحمه اللّه گويد[10]]
حال ايشان، بوقت نزع، مختلف بود[11] بعضى از
ايشان غالب [حال] هيبت بود و بعضى را غلبه، رجا بود و بعضى را كشف كند[12] [در آن حال كه او را سكون واجب
كند و ظنّ نيكو].
ابو محمّد جريرى گويد اندر نزديك جنيد بودم بوقت[13]
نزع، روز آدينه و روز نوروز بود[14] و وى
قرآن همىخواند [و قرآن[15]] ختم كرد[16] گفتم اندرين حال يا ابا القاسم[17] گفت اوليتر از من باين كيست[18] و هم اكنون