responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد    الجزء : 1  صفحة : 197

فاسقى بفسق مشهور با ايشان همى‌شد سرافكنده و شكسته‌دل، دعا كرد[1] و گفت اللّهم اغفر لى و اين مرد صالح دعا كرد و گفت يا رب فردا جمع مكن ميان من و اين عاصى، خداوند تعالى وحى فرستاد بعيسى 7 كه دعاى هر دو اجابت كردم اين صالح را رد كردم و اين مجرم را بيامرزيدم.

ذو النّون گويد بديوانه گفتم ترا ديوانه چرا خوانند گفت مرا از خود بازداشته است‌[2] ديوانه شده‌ام از بيم فراق وى، و اندرين معنى آورده‌اند. شعر:

لو انّ مابى على صخر لأنحله‌

فكيف يحمله خلق من الطّين‌

كسى ازين مردمان گويد هرگز كسى نديده‌ام رجاء او اين امّت را بزرگتر و بيم او بر تن خويش بنيروتر از ابن سيرين.

سفيان ثورى بيمار شد دليل وى بر طبيب عرضه كردند گفت اين آب مرديست كه خوف جگر وى پاره كرده است [پس‌] طبيب بيامد و نبض وى بنگريست گفت ندانستم كه در دين حنيفى چنين كسى بود[3].

شبلى را پرسيدند كه چون بود كه آفتاب بوقت فروشدن زرد شود گفت زيرا كه از درجه تمام بگشته است، از هول مقام زرد شود[4] و مؤمن همچنين باشد چون بيرون شدن وى از دنيا نزديك آيد لون او زرد شود از بيم مقام، چون آفتاب برآيد روشن بود، مؤمن همچنين بود كه از گور برخيزد روشن روى بود[5].

احمد حنبل گويد از خداى درخواستم تا درى از خوف بر من بازكند چون بازكرد[6] ترسيدم كه عقلم زايل شود دعا كردم كه يا رب بطاقت من فرست [آن خوف‌] ساكن شد.


[1] - مب: فاسقى بر اثر ايشان همى‌رفت بر كناره سر در پيش افكنده شكسته دعا كرد.

[2] - مب: در خود بازداشته‌اند. اصل: بمتن عربى نزديك‌تر است.

[3] - اصل: هرگز اندر دين حنيفى چون وى نديدم. مب: بمتن عربى نزديك‌تر است.

[4] - اصل: زرد شده.

[5] - مب: هم‌چنان كه آفتاب برآيد و روشن بود مؤمن كه از گور برخيزد هم‌چنين روشن بود.

[6] - مب: بازگشايد بگشاد.

اسم الکتاب : ترجمه رساله قشيريه المؤلف : عثماني، حسن بن احمد    الجزء : 1  صفحة : 197
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست