responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بشنو از نى (شرحى بر حكايتهاى مثنوى) المؤلف : حق شناس، سيد حسين    الجزء : 1  صفحة : 277

اى خنك جغدى كه در پرواز من‌

فهم كرد از نيك‌بختى راز من‌

در من آويزيد تا نازان شويد

گرچه جغدانيد شهبازان شويد

آنكه باشد با چنين شاهى حبيب‌

هركجا افتد چرا باشد غريب‌

استنتاج‌

يكى از انگيزه‌هاى روانى در وجود انسان، براى استمرار حيات و ادامه زندگى، انگيزه بقاى موجوديت و حفظ ذات است.

اين انگيزه كه نقش حياتى در وجود انسان دارد، موظف است موجوديت انسان را از آفات روانى و جسمى همچنين ظاهرى و باطنى حفظ نمايد؛ از جمله آفاتى كه همواره موقعيت و حتى گاهى موجوديت انسان را تحديد مى‌كند، آفت رقابت‌هاى منفى نسبت به سايرين است. اينكه گفتيم رقابت منفى، به اين خاطر است كه از ديدگاه قرآن رقابت در كارهاى خوب و امور خيريّه رقابت مثبت و مرضىّ رضاى خدا است، چنانكه قرآن تصريح دارد بر اينكه:

... فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ ...؛[1] «در كارهاى نيك از همديگر سبقت بگيريد.»

سابِقُوا إِلى‌ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ....[2]

«بر يكديگر سبقت بگيريد، براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان.»

ولى رقابت منفى در هر وضعيّتى كه باشد مردود و غيرقابل‌قبول است؛ چنانكه قرآن كريم در ماجراى به دام انداختن زليخا، يوسف را مى‌فرمايد:

وَ اسْتَبَقَا الْبابَ ...؛[3] «و هر دو- يوسف و زليخا- به سوى در دويدند.»

يوسف و زليخا هر دو در رسيدن به در، از هم سبقت مى‌گرفتند با اين تفاوت كه يوسف سبقت مثبت مى‌گرفت؛ زيرا مى‌خواست از بحران فساد بگريزد و زليخا


[1] - مائده: 48

[2] - حديد: 21

[3] - يوسف: 25

اسم الکتاب : بشنو از نى (شرحى بر حكايتهاى مثنوى) المؤلف : حق شناس، سيد حسين    الجزء : 1  صفحة : 277
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست