responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 814

ولايت عهدى مجبور ديد شرط پذيرش ولايت عهدى را اين امر قرار داد كه ابدا در كارهاى حكومتى دخالت نكند، اين شرط حساب شده باعث شد تا مأمون نتواند از وجود امام سوء استفاده كرده و براى خود كسب مشروعيّت كند.

به اين ترتيب امام توطئه و نقشه زيركانه مأمون را عقيم و بى‌نتيجه قرار داد، در همين راستا از همان روزهاى نخستين ولايت عهدى امام رضا 7 از هر فرصت بدست آمده براى گسترش فرهنگ وحى بهره جست و اعلام كرد كه از ديگران به خلافت سزاوارتر است و مأمون در ابراز لطف و پيشنهاد خلافت يا ولايت عهدى تنها به تكليف واجب خويش عمل كرده است.

نماز عيد فطر

: ماجراى آماده شدن امام براى برگزارى نماز عيد فطر، گواه روشنى است بر آنكه امام هيچ فرصتى را از دست نمى‌داد جز آنكه از آن براى اعلان دعوت حقّه خويش و اينكه وى به خلافت از خاندان عباسى سزاوارتر است بهره بردارى مى‌كرد.

ماجرا از اين قرار بود كه وقتى عيد فطر فرا رسيد، مأمون فرستاده‌اى را بسوى امام گسيل داشت و از او خواست تا در مراسم عيد حاضر شود تا مردم فضيلت او را بشناسند و دلهايشان به وجود او آرام گيرد، امام رضا 7 توسّط آن پيك به مأمون پيغام داد: تو از شروط ميان من و خودت در باره عدم دخالت من در امور حكومت آگاهى، امّا چون اين پيغام به مأمون رسيد در اصرار بر خواسته خود مبالغه ورزيد و امام فرمود: اگر مرا از اين تكليف عفو كنى بيشتر مى‌پسندم و اگر نكنى، چنان بيرون خواهم آمد كه رسول خدا 6 و على بن ابى طالب 7 بيرون مى‌آمدند.

مأمون پاسخ داد: هر طور كه ميل دارى عمل كن! مأمون به فرماندهان و مردم دستور داد كه صبح زود بر در سراى امام گرد آيند، چون خورشيد بر آمد، امام رضا 7 غسل كرد و عمامه‌اى سپيد از جنس كتان بر سر بست كه قسمتى از آن را روى سينه و قسمت ديگر را ميان شانه‌هاى خويش افكند، سپس جامه خود را بالا گرفت و به خادمان خويش فرمود: شما هم مانند من عمل كنيد، آنگاه عصاى جدّ خويش را در دست گرفت و با پاى برهنه حركت كرد و خادمان هم همراه ايشان به راه افتادند، سپس امام رضا 7 سر خويش را به سوى آسمان بالا كرد و چهار تكبير گفت، آسمان و زمين هم در گوش مردم به تكبير

اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 814
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست