اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 736
داشته و آن كه مرا دوست بدارد، خداوند را
دوست داشته و هر كه خداوند را دوست بدارد، خداى او را به بهشت وارد مىكند و هر كه
با اين دو دشمنى بورزد، با من به دشمنى برخاسته و هر كه با من دشمنى كند، خداوند
بر او خشم مىگيرد و هر كه خداوند بر او خشم بگيرد، او را به آتش دوزخ وارد
مىكند). و بارها در حضور مردم مىفرمود: (حسن و حسين هر دو امامند، چه قيام كنند
و چه قعود نمايند).
چندين بار در هنگام اقامه نماز وقتى رسول خدا 6 در حال سجده بود،
مردم مشاهده كردند، سجده پيامبر بسيار طولانى شد، بعد از اتمام نماز از علّت آن
سؤال كردند، پيامبر 6 فرمود: هنگام سجده حسن آمد و بر گردنم سوار شد، نمىخواستم
او را به اجبار پايين آورم، بنا بر اين آنقدر صبر كردم تا او خود از گردنم پايين
آمد.
بار ديگر رسول خدا 6 در روى منبر مشغول سخنرانى بود، ناگهان حسن و
حسين از گوشه مسجد آمدند، در حالى كه نزديك بود پايشان بلغزد، رسول خدا سراسيمه از
منبر فرود آمد و به سوى آن دو شتافت و آنها را در آغوش گرفت و بر فراز منبر برد و
يكى را روى زانوى راست و ديگرى را روى زانوى چپ نشانيد و آنگاه فرمود: (خداوند
تعالى راست فرمود كه اموال و اولاد شما فتنه و وسيله آزمايش شما هستند، من به اين
دو طفل نگريستم كه راه مىرفتند و مىلغزيدند، نتوانستم تحمّل كنم تا آنكه سخنم را
نيمه تمام رها كردم و آنها را بر فراز منبر آوردم)، بسيار اتّفاق مىافتاد كه
پيامبر حسنين را بر شانههاى خود سوار مىكرد و در كوچههاى مدينه در برابر چشم
مردم راه مىرفت و مىفرمود: (نعم الراكب و المركوب: چه مركب و چه سوار خوبى!).
عمران بن حصين از رسول خدا 6 نقل مىكند: هر چيز در دل جايگاهى
دارد، امّا هيچ چيز در دل من از جايگاهى كه اينها دارند، برخوردار نيست.
عمران مىگويد: اى رسول خدا 6 تا اين حدّ آنان را دوست داريد؟
پيامبر 6 فرمود: اى عمران، از اين هم بالاتر، چون خداوند مرا به
محبّتورزيدن اين دو فرمان داده است.
سلمان فارسى نيز از رسول خدا 6 روايت كرده است كه در باره حسنين
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 736