responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 722

نخورده‌ايم و حسنين از شدّت گرسنگى چون دو جوجه پر كنده به لرزه در آمده‌اند، با اين وجود اگر كسى از من در خواستى داشته باشد، او را باز پس نمى‌زنم، آنگاه پيراهن خود را به سلمان داد و فرمود: اين پيراهن را به نزد شمعون يهودى ببر و به او بگو:

فاطمه دختر محمّد 6 مى‌گويد: يك صاع خرما و يك صاع جو در مقابل آن به من وام بده كه به درخواست خداوند آن را به تو باز مى‌گردانم، سلمان پيراهن را گرفت و به نزد شمعون يهودى برد و گفت: اين پيراهن فاطمه (س) دختر محمّد 6 است كه در مقابل آن از تو تقاضاى يك پيمانه خرما و يك پيمانه جو نموده است، شمعون پيراهن را گرفت و در حالى كه به آن مى‌نگريست اشك از چشمانش سرازير شد و گفت: اى سلمان اين معناى زهد و پارسايى در اين دنياست، اين چيزيست كه موسى بن عمران در تورات، ما را از آن آنگاه نموده، آنگاه شهادتين را بر زبان جارى ساخت و اسلام آورد و يك صاع خرما و يك صاع جو به سلمان داد، سلمان آنها را نزد فاطمه (س) آورد، فاطمه (س) آن جو را با دست خود آرد كرد و با آن نان پخت و نان و خرما را به سلمان داد تا به نزد پيامبر 6 ببرد و فرمود: اى سلمان، اين بخششى است از ما در راه خدا، وقتى سلمان به نزد رسول خدا 6 رفت و ماجرا را بيان كرد، ابتدا پيامبر اعرابى را با مركب و عمامه و توشه كافى راهى نمود، سپس خود به سوى خانه فاطمه زهرا (س) رفت و با مشاهده رنگ و روى پريده زهرا و حسنين، وارد خانه شد و فاطمه را در آغوش گرفت، سپس حسنين را روى دو پاى خود نشانيد و على 7 را در كنار گرفت و رو به آسمان عرضه داشت: خداوندا، اى مولا و اى سرور من، اينها اهل بيت من هستند، بار خدايا، پليديها را از آنها دور كن و آنها را به نيكى پاك و مطهّر نما.

سپس فاطمه (س) برخاست و دو ركعت نماز گزارد و دستان خود را بسوى آسمان بلند كرده و عرض نمود: معبودا، اينك اين محمد پيامبر توست، و اين على پسر عموى اوست و اينها حسن و حسين نوه‌هاى پيامبر تو هستند.

پروردگارا همان طور كه بر بنى اسرائيل مائده فرو فرستادى و آنها ناسپاسى كردند، بر ما نيز مائده‌اى بفرست كه ما بدان مؤمن هستيم.

سپس ابن عباس مى‌گويد: به خدا سوگند هنوز دعاى فاطمه (س) به پايان نرسيده بود كه ظرفى از غذا از بهشت فرود آمد كه عطر و بويى بهتر از مشك داشت، فاطمه (س) مائده را بر داشت و به نزد پدر و على و حسنين برد، على 7 كه مى‌دانست‌

اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 722
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست