اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 490
قرص نان جوى تهيّه مىكرد.
و مراد از مزامير صوت خوش و لحن دل انگيز تلاوت زبور است، چنان كه
گفته شده داود از چنان صوت دلكشى برخوردار بود كه تمام جانوران براى شنيدن صداى او
بىمحابا به ميان مردم آمده و خود را به محراب او مىرساندند تا صداى ملكوتى او را
بشنوند.
(كافى) از امام صادق 7 نقل مىكند: زمانى داود براى انجام حج در
موقف عرفات بود و از كثرت جمعيّت ملول شد و از كوهى بالا رفت و به مناجات پرداخت،
وقتى عبادتش به پايان رسيد جبرئيل به نزد او آمد و به او گفت: اى داود، پروردگارت
مىگويد: چرا از كوه بالا رفتى، گمان كردى صداى تو را در ميان و صداى اين جمعيّت
نمىشنويم؟ سپس جبرئيل او را از آنجا به درياى جدّه برد و مدّت 40 روز در آب سير
كردند تا به سنگى رسيدند، جبرئيل آن سنگ را گشود و در ميان آن كرمى را به داود
نشان داد و به او گفت: اى داود، پروردگارت مىگويد: من صداى اين كرم را در دل اين
صخره در ژرفاى اين دريا مىشنوم، چگونه پنداشتى كه صداى مردم، مزاحم رسيدن صداى تو
به من است؟! از آن حضرت 7 نقل شد كه داود نبى 7 گفته است: هر آينه امروز خدا
را چنان عبادت مىكنم و آنچنان قرائتى مىنمايم كه كسى تا امروز نظير آن را انجام
نداده باشد، سپس وارد محراب شد و مشغول نماز گشت، وقتى از نماز فارغ شد ناگهان
قورباغهاى را در محراب ديد او به داود گفت: اى داود عبادت و قرائت امروزت تو را
به تعجّب آورد؟ و دچار عجب شدى؟ داود گفت: آرى، قورباغه گفت: مغرور مشو، چون من در
هر شب هزار بار تسبيح مىگويم كه از هر تسبيح سه هزار تحميد منشعب مىشود و همانا
وقتى در قعر آب هستم و صداى پرنده گرسنهاى را در آسمان مىشنوم، به سطح آب مىآيم
تا از من ارتزاق كند، بدون اينكه گناهى داشته باشم، (يعنى مطيع امر الهى هستم كه
مرا روزى آن پرنده قرار داده است).
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 490