اسم الکتاب : اسرار توحيد (ترجمه توحيد صدوق) المؤلف : اردکاني، محمد علي الجزء : 1 صفحة : 151
محتمل است و اما بنا بر معمول كه در قرآن مجيد مكتوب است قطع
همزه آنست و وصل آن غلط است.
«باب چهاردهم» در
تفسير قول خداى عز و جل يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ
يعنى بايد كه بيارند
شركاء او را در روزى كه برداشته شود جامه از ساق پاى يا ساق ظاهر گردانيده شود يا
ياد كنيد روزى را كه چنين است و اين كنايه است از خفاياى امور و جناياى صدور و كشف
ساق مثل است از براى بيان شدت امر و صعوبت آن روز و خوانده شوند بسوى سجده كردن پس
نتوانند كه سجده كنند.
حديث كرد ما را على بن
احمد بن محمد بن عمران دقاق «رضى» گفت كه حديث كرد ما را محمد بن ابى عبد اللَّه
كوفى گفت كه حديث كرد ما را محمد بن اسماعيل برمكى گفت كه حديث كرد ما را حسين بن
حسن از بكر از حسين بن سعيد از حضرت امام رضا 7 كه در قول خداى عز و جل يَوْمَ
يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ فرمود كه حجابى از نور كشف مىشود و مؤمنان مىافتند در حالى
كه سجدهكنندگانند يعنى بسجده ميروند و پشتهاى منافقان در هم ميرود و يك لخت
مىشود و چون چوب خشك مىشود و نميتوانند كه سجده كنند.
پدرم «ره» گفت كه حديث
كرد ما را سعد بن عبد اللَّه از ابراهيم بن هاشم از ابن فضال از ابو جميله از محمد
بن على حلبى از حضرت صادق 7 كه در قول خداى عز و جل يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ
ساقٍ
فرمود كه خداوند جبار برترى دارد بعد از آن بسوى ساق پايش اشاره نمود وزير جامه را
از آن دور فرمود و اين را خواند كه وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا
يَسْتَطِيعُونَ و فرمود كه قوم درمانده شوند و هيبت و ترس بر ايشان داخل شود
و ديدها باز ماند كه هيچ برهم نخورد و دلها بگلو رسد خاشِعَةً
أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ
هُمْ سالِمُونَ يعنى در حالتى كه بالا رونده است چشمهاى ايشان برسد
اسم الکتاب : اسرار توحيد (ترجمه توحيد صدوق) المؤلف : اردکاني، محمد علي الجزء : 1 صفحة : 151