اسم الکتاب : پيامبر اعظم(ص) تنديس ارزشها، گزيده سيره نبوى استاد شهيد مرتضى مطهرى المؤلف : حسينى، مظاهر الجزء : 1 صفحة : 57
مثالهاى ديگرى نيز در اين زمينه داريم:
مانند اينكه «دروغ مصلحتآميز به از راست فتنهانگيز». اين جمله مال سعدى است ولى
فقه هم اين مطلب را اجازه مىدهد. فقه هم مىگويد اگر در جايى دروغى به مصلحت
اجتماع بود، اين دروغ گفته شود، به اين معنا كه اگر در جايى امر داير است ميان يك
راست گفتن و مثلًا نفس محترم يك شخص مؤمن بىگناهى را به كشتن دادن و يا دروغ گفتن
و بىگناهى را نجات دادن، در اينجا دروغ بگو و بىگناه را نجات بده. اين همان دروغ
مصلحتآميز است. اين مگر غير از اين است كه ما از وسيله نامشروع براى هدف مشروع
استفاده مىكنيم؟
جواب اين است: در بعضى از موارد حتى وسيله، نامشروع هم نيست. در مورد
جهاد و [تصاحب] مال و ثروت [كفار] قضيه از اين قرار است. اين اشتباه است كه خيال
كنيم همينقدر كه انسان، انسان بيولوژيكى به اصطلاح شد ديگر جانو مالش محترم است؛
از نظر انسان بماهو انسان در هر شرايطى بود، بود. اين طرز فكر فرنگىهاست كه
مىگويند انسانها يعنى نوع آدم، انسان زيستشناسى، انسان بيولوژى، انسانى كه علم
بيولوژى او را انسان مىداند. البته انسانى كه علم بيولوژى او را انسان مىداند،
يعنى موجودى كه يك سر و دو گوش و دو دست به اين شكل خاص داشته باشد، ناخنهايش پهن
باشد، مستقيمالقامه باشد و روى دو پا راه برود. موجودى با اين علائم، انسان
بيولوژى است. از نظر زيستشناسى و بيولوژى، معاويه يك انسان است و ابوذر هم يك
انسان؛ يعنى اين طور نيست كه مثلًا بگوييم گروه خون ابوذر بر گروه خون معاويه از
نظر بيولوژى ترجيح دارد.
اسم الکتاب : پيامبر اعظم(ص) تنديس ارزشها، گزيده سيره نبوى استاد شهيد مرتضى مطهرى المؤلف : حسينى، مظاهر الجزء : 1 صفحة : 57